کتاب «عمیق و تاریک و خطرناک» رمانی نوشته ی «مری داونینگ هان» است که نخستین بار در سال 2007 انتشار یافت. «آلی» از فکر به گذراندن تابستان در منطقه ی «سیکامور لیک» بسیار هیجان زده است: او در آنجا می تواند از دخترخاله ی چهار ساله اش مراقبت کند در حالی که خاله «دالسی» به رنگ کردن کلبه ی خانوادگی و قدیمی آن ها مشغول است. اما دختر همسایه ی آن ها، «سیسی»، واقعا چه کسی است؟ و «تریسا» چه کسی است، دختری که تصویرش از عکس خانوادگی جدا شده و انگار همه ی مردم شهر او را می شناسند؟ چرا مادر «آلی» نمی پذیرد که به کلبه ی خانوادگی آن ها بیاید، و چرا نقاشی های «دالسی» ناگهان حال و هوایی تاریک و مرموز به خود می گیرند؟
تحریرهایی موجز از کتاب عمیق و تاریک و خطرناک
Mary Downing Hahn is at her best in this supernatural tale.
«مری داونینگ هان» در این داستان ماورایی، در اوج توانایی های خود قرار دارد.
Barnes & Noble
An eerie, suspenseful ghost story filled with family secrets.
یک داستان ارواح رعب انگیز و پرتعلیق که سرشار از اسرار خانوادگی است.
Booklist
With a satisfying conclusion.
با پایانی رضایت بخش.
School Library Journal
خلاصه های کوتاه از کتاب عمیق و تاریک و خطرناک
یک لنگه ی پنجره را باز کردم و خم شدم بیرون تا دریاچه را نگاه کنم. سیاره ی عطارد آمده بود پایین تر و شده بود همنشین ماه نیمه، ولی هنوز آن قدر نور داشت که افق را نمایان کند؛ خطی تیره مقابل غروبی صورتی که رنگ می باخت.
«من یه بار خوابش رو دیدم.» «اما» آنقدر آرام حرف می زد که مجبور شدم دولا شوم تا صدایش را بشنوم. «روح یه دختریه که خیلی ناراحت و تنهاست. دلش می خواد بره خونه، ولی توی آب خیلی خیلی خیلی عمیق گیر کرده. خیلی وقته اونجاست، فقط استخون هاش مونده. هیچکس نمی دونه اون کجاست.»
بعد از مارشمالو، شکلات داغ خوردیم؛ بعدش هم دراز کشیدیم و شعله ها را تماشا کردیم که هیزم ها را می بلعیدند. صورت هایمان گرم شده بود، ولی پاهایمان سرد بود. «دالسی» روی کاناپه با خوشحالی آه کشید و پاهای بلندش را به سمت آتش کش و قوس داد.

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.