نقد و بررسی کتاب دختری در قطار
ریچل، هر روز و هر شب سوار قطاری با مقصدی ثابت می شود. او هر روز در مسیری مشخص به خانه های دنج حومه ی شهر می نگرد و منتظر علامتی می ماند که به او اجازه می دهد تا صبحانه خوردن هر روزه ی یک زوج در ایوان شان را تماشا کند. او حتی اخیرا حس می کند که آن ها را می شناسد و نام های جس و جیسون را برای شان انتخاب کرده است. زندگی آن ها-در نظر ریچل-کامل و بی نقص است؛ چیزی شبیه زندگی سابق خود او.
اما روزی ریچل چیزی بسیار شوکه کننده می بیند که همه چیز را تغییر می دهد. او که نمی تواند چیزی که دیده را نزد خود نگاه دارد، به اداره ی پلیس می رود. اما آیا او آن طور که آن ها می گویند، غیرقابل اطمینان است؟ ریچل خیلی زود، درگیر بازپرسی های پلیس و حتی زندگی تمام افراد مرتبط با حادثه می شود. آیا کاری که او انجام داده، باعث ویرانی افراد پیرامونش شده است؟
اما روزی ریچل چیزی بسیار شوکه کننده می بیند که همه چیز را تغییر می دهد. او که نمی تواند چیزی که دیده را نزد خود نگاه دارد، به اداره ی پلیس می رود. اما آیا او آن طور که آن ها می گویند، غیرقابل اطمینان است؟ ریچل خیلی زود، درگیر بازپرسی های پلیس و حتی زندگی تمام افراد مرتبط با حادثه می شود. آیا کاری که او انجام داده، باعث ویرانی افراد پیرامونش شده است؟
درباره نویسنده کتاب پائولا هاوکینز
پائولا هاوکینز، زاده ی ۲۶ اوت ۱۹۷۲، نویسنده ی بریتانیایی است که به خاطر رمان پرفروش دختری در قطار شناخته شده است.هاوکینز در کشور زیمبابوه در شهر هراره به دنیا آمد و در آنجا بزرگ شد. پدرش استاد اقتصاد و روزنامه نگار مالی بود. پائولا در سال ۱۹۸۹ در سن هفده سالگی به لندن رفت، بعدها در دانشگاه آکسفورد لندن، فلسفه، سیاست و اقتصاد خواند. به عنوان روزنامه نگار و گزارشگر مالی در نشریه ی تایمز و در تعدادی از موسسات انتشاراتی کار کرد و کتابی از توصیه های مالی برای زنان به نام «الهه ی پول» نوشت.هاوکینز در سال ۲۰۰۹ شروع به نوشتن داستان کمدی رمانتیک به نام امی سیلور کرد، و چهار رمان دیگر هم نوشت. او موفقیت تجاری زیادی کسب نکرد تا زمانی که تصمیم گرفت داستانی عمیق تر و جدی تر بنویسد. کتاب او، دختری در قطار، پرفروش ترین کتاب سال ۲۰۱۵، سه گانه ی کاملی با موضوعاتی مانند خشونت خانگی، و استعمال الکل و مواد مخدر بود. برای نوشتن رمان شش ماه تمام وقت گذاشت. او در آن زمان از نظر مالی در مضیقه بود و برای کامل کردن کتابش مجبور شد از پدرش پول قرض کند. هاوکینز اکنون در جنوب لندن زندگی می کند.
ویژگی های کتاب دختری در قطار
- برنده ی جایزه ی بهترین کتاب معمایی گودریدز سال 2015
- 26 هفته جزو لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز.
- در سال 2016 بر اساس این رمان، فیلمی به کارگردانی تیت تیلور ساخته شده است

گفت و شنودهایی درباره کتاب دختری در قطار
با تعلیقی پر مایه.
Guardian
با نگارشی عالی و ساختاری مبتکرانه.
Washington Post
داستانی بسیار جذاب.
Boston Globe
خلاصه هایی از کتاب دختری در قطار
چرا این قدر این خانه کوچک شده؟ چرا آن قدر زندگی ام خسته کننده شده؟ این همان چیزی بود که من می خواستم؟ یادم نمی آید. فقط چیزی که می دانم این است که چند ماه پیش بهتر شده بودم. اما الان دوباره نمی توانم فکر کنم. نمی توانم بخوابم. نمی توانم نقاشی بکشم. انگیزه فرار روز به روز در من قوی تر می شود. شب وقتی دراز می کشم می شنوم یکی در گوشم دائم می گوید: برو، برو.
قطار رد شد. صدایی از پشت سرم شنیدم و آنا را دیدم که از اتاق بیرون می آید. به سرعت به طرف ما دوید، وقتی کنار او رسید زانو زد و دست هایش را روی گلوی تام گذاشت. تام هنوز نگاه حاکی از هراس و درد را در چهره اش داشت. خواستم به آنا بگویم، نه فایده ای ندارد، حالا دیگر نمی توانی به او کمک کنی، اما بعد فهمیدم که سعی نداشت جلوی خونریزی را بگیرد. می خواست مطمئن بشود. فنر در بطری بازکن را پیچاند و بیشتر و بیشتر در گلویش فرو برد و در تمام مدت آرام آرام با او صحبت می کرد. نمی توانستم بشنوم که چه می گفت.
چشم هایم را که می بندم در سرم پر از تصاویر گذشته و آینده می شود. چیزهایی که در رویای آن هستم. چیزهایی که باید داشته باشم ولی کنارشان گذاشته ام. آرامش ندارم. از هر سویی که می روم به بن بست می رسم. وقتی قطار بارها و بارها از جلو من رد شود، یادم می اندازد که هزاران آدم هر روز با قطار این سو و آن سو می روند؛ اما تو هنوز سر جای خودت هستی.
دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.