کتاب خود دوست داشتنی من

هلن به طور غیرقابل توضیحی توسط دخترانی که زمانی دوستان او بودند طرد شده است. زندگی او در مدرسه اش پر از زمزمه و دروغ است – هلن 216 وزن دارد. او بوی بد می دهد. مادر مهربان او آنقدر خسته است که نمی تواند کمک کند. خوشبختانه هلن یک دلداری دارد، جین ایر شارلوت برونته. هلن به شدت با مصیبت های جین یکی می شود و وقتی در صفحات این کتاب شگفت انگیز گم می شود، می تواند شکنجه گران خود را نادیده بگیرد. اما وقتی هلن در یک سفر کلاسی در مقابل تمام کلاس‌هایش تحقیر می‌شود، به چیزی بیش از یک شخصیت خیالی نیاز دارد تا خود را فردی شایسته خنده و دوستی ببیند.

هلن یک شب که از چادر خارج می شود، با روباهی روبرو می شود، موجودی زیبا که لحظاتی را با او در ارتباط است. اما وقتی سوزان لیپسکی روباه را می ترساند و اصرار می کند که باید هار باشد، ناامیدی هلن بیشتر آشکار می شود: اکنون او معتقد است که فقط یک موجود بیمار و خطرناک می تواند داوطلبانه به او نزدیک شود. اما سپس یک دختر جدید به حلقه طردشدگان به نام جرالدین می‌پیوندد، که به نظر می‌رسد حتی متوجه نمی‌شود که خودش در خطر تبدیل شدن به یک طرد شده است. و خیلی زود هلن متوجه می شود که هر چه زمان کمتری را صرف نگرانی در مورد آنچه که دختران دیگر می گویند بکند، بیشتر می تواند باور کند که اصلا هیچ مشکلی وجود ندارد.

این رمان گرافیکی از لحاظ احساسی صادقانه و از لحاظ بصری خیره کننده، بی رحمی گاه به گاه کودکان را نشان می دهد، اما همچنین به خوانندگان اطمینان می دهد که رستگاری را می توان از طریق ارتباط با دیگری پیدا کرد، خواه دیگری دوست باشد، یک شخصیت داستانی یا حتی، شگفت آور، یک روباه.