نقد و بررسی کتاب توهمات کنترل شده، تجربههای نزدیک به مرگ، نژاد و ژنتیک
کتاب «توهمات کنترلشده، تجربههای نزدیک به مرگ، نژاد و ژنتیک» نوشته عباس پژمان، سومین جلد از مجموعه «مغز وقتی رازهایش را آشکار میکند» است که در سال ۱۴۰۳ منتشر شد. این اثر به بررسی عمیق و علمی پدیدههای ذهنی و فیزیولوژیک میپردازد و با نگاهی میانرشتهای، مفاهیم پیچیدهای مانند توهمات، تجربیات نزدیک به مرگ، تأثیرات نژادی و ژنتیکی را تحلیل میکند.
کتاب در چهار بخش اصلی تنظیم شده است که هر یک به بررسی جنبههای مختلف انسان و ذهن میپردازد:
1. **توهمات کنترلشده**: در این بخش، نویسنده به بررسی انواع توهمات پرداخته و تحلیل میکند که چگونه مغز انسان میتواند واقعیت را تحریف کرده و تجربیات نادرست ایجاد کند.
2. **تجربههای نزدیک به مرگ**: این بخش به پدیدههایی میپردازد که افراد در آستانه مرگ تجربه میکنند و تلاش میکند تا توضیحاتی علمی برای این تجربیات ارائه دهد، بهویژه در زمینههای روانشناسی و فیزیولوژی.
3. **نژاد و ژنتیک**: در این قسمت، نویسنده به تأثیرات نژادی و ژنتیکی بر رفتار، شخصیت و تواناییهای انسان پرداخته و با بررسی یافتههای علمی، ابعاد ژنتیکی انسان را تحلیل میکند.
4. **نتیجهگیری**: در نهایت، نویسنده جمعبندی از مباحث مطرحشده را ارائه میدهد و به اهمیت درک علمی این پدیدهها و تأثیر آنها بر زندگی انسان اشاره میکند.
کتاب با ترکیب نگاه میانرشتهای، زبان ساده و روان و استناد به منابع معتبر، به تحلیل دقیق و جذاب پدیدههای پیچیده میپردازد. نویسنده با ترکیب علوم اعصاب، روانشناسی، ژنتیک و فلسفه، به تحلیل موضوعات پرداخته و ابعاد مختلف پدیدهها را روشن میکند. زبان ساده و قابل فهم کتاب، این امکان را فراهم میآورد که مخاطبان بدون پیشزمینه علمی نیز بتوانند مفاهیم پیچیده علمی را درک کنند. علاوه بر این، نویسنده با استناد به تحقیقات و مقالات علمی معتبر، تحلیلهای خود را ارائه داده و این اطمینان را به خواننده میدهد که مطالب بر اساس دادههای مستند شکل گرفته است.
کتاب «توهمات کنترلشده، تجربههای نزدیک به مرگ، نژاد و ژنتیک» اثری است که با نگاهی علمی و میانرشتهای، به بررسی پدیدههای پیچیده ذهنی و فیزیولوژیک میپردازد. نویسنده با استفاده از زبان ساده و روان، مفاهیم پیچیده را برای عموم مخاطبان قابل فهم میکند. این کتاب میتواند برای علاقهمندان به درک عمیقتر از عملکرد مغز و ذهن انسان، منبعی مفید و جذاب باشد.
کتاب در چهار بخش اصلی تنظیم شده است که هر یک به بررسی جنبههای مختلف انسان و ذهن میپردازد:
1. **توهمات کنترلشده**: در این بخش، نویسنده به بررسی انواع توهمات پرداخته و تحلیل میکند که چگونه مغز انسان میتواند واقعیت را تحریف کرده و تجربیات نادرست ایجاد کند.
2. **تجربههای نزدیک به مرگ**: این بخش به پدیدههایی میپردازد که افراد در آستانه مرگ تجربه میکنند و تلاش میکند تا توضیحاتی علمی برای این تجربیات ارائه دهد، بهویژه در زمینههای روانشناسی و فیزیولوژی.
3. **نژاد و ژنتیک**: در این قسمت، نویسنده به تأثیرات نژادی و ژنتیکی بر رفتار، شخصیت و تواناییهای انسان پرداخته و با بررسی یافتههای علمی، ابعاد ژنتیکی انسان را تحلیل میکند.
4. **نتیجهگیری**: در نهایت، نویسنده جمعبندی از مباحث مطرحشده را ارائه میدهد و به اهمیت درک علمی این پدیدهها و تأثیر آنها بر زندگی انسان اشاره میکند.
کتاب با ترکیب نگاه میانرشتهای، زبان ساده و روان و استناد به منابع معتبر، به تحلیل دقیق و جذاب پدیدههای پیچیده میپردازد. نویسنده با ترکیب علوم اعصاب، روانشناسی، ژنتیک و فلسفه، به تحلیل موضوعات پرداخته و ابعاد مختلف پدیدهها را روشن میکند. زبان ساده و قابل فهم کتاب، این امکان را فراهم میآورد که مخاطبان بدون پیشزمینه علمی نیز بتوانند مفاهیم پیچیده علمی را درک کنند. علاوه بر این، نویسنده با استناد به تحقیقات و مقالات علمی معتبر، تحلیلهای خود را ارائه داده و این اطمینان را به خواننده میدهد که مطالب بر اساس دادههای مستند شکل گرفته است.
کتاب «توهمات کنترلشده، تجربههای نزدیک به مرگ، نژاد و ژنتیک» اثری است که با نگاهی علمی و میانرشتهای، به بررسی پدیدههای پیچیده ذهنی و فیزیولوژیک میپردازد. نویسنده با استفاده از زبان ساده و روان، مفاهیم پیچیده را برای عموم مخاطبان قابل فهم میکند. این کتاب میتواند برای علاقهمندان به درک عمیقتر از عملکرد مغز و ذهن انسان، منبعی مفید و جذاب باشد.
درباره نویسنده کتاب عباس پژمان
عباس پژمان از زبانهای انگلیسی و فرانسه ترجمه می کند و به زبان اسپانیایی هم آشناست. پژمان که همهٔ مراحل تحصیلش را با درخشش طی کرده است مدت چهار سال در دوران دانشجویی مترجم ماهنامهٔ پزشکی نسخه بود. او ترجمهٔ آثار ادبی را در اویل دههٔ ۱۳۷۰ و ضمن اشتغال به طبابت شروع کرد و اولین اثرش در سال ۱۳۷۳ به چاپ رسید. اما بعد از ترجمهٔ اثر اول خود به علت گرفتاری های شغلی و جو فرهنگی خاصی که در اوایل دههٔ هفتاد حاکم بود مدت شش سال از ترجمه دست کشید، تا اینکه مجددا، در سال ۱۳۷۸، ترجمهٔ آثار خارجی را از سر گرفت. پژمان مقالات متعددی هم در نشریات مختلف به چاپ رسانده و سخنرانیهای ادبی متعددی در مراکز فرهنگی و دانشگاهی و برنامه های تلویزیون ارائه داده و مدت یک سال هم در سرای عالی ترجمه اصول ترجمه را به دانشجویان تدریس کرده است. او همچنین داور یک دوره از جایزهٔ گلشیری در بخش رمان و داور چندین دوره از جایزهٔ کتاب سال و کتاب فصل و پروین اعتصامی در بخش ترجمه بوده است. ترجمهٔ پژمان از کتاب من و پلاترو، اثر خوان رامون خیمنس، در دپارتمانهای زبان و ادبیات اسپانیایی در دانشگاه علامهٔ طباطبایی و بعضی از واحدهای دانشگاه آزاد تهران تدریس می شود. عباس پژمان تسلط کامل مترجم به زبان مقصد و متن اصلی اثر و سبک نویسنده را اساس ترجمه می داند و معتقد است که تا مترجم متن اصلی اثر را به طور کامل درک نکند درواقع ترجمهٔ واقعی صورت نخواهد گرفت و مترجم حتی در بهترین حالت فقط تصورات خودش را به نام ترجمه به زبان مقصد خواهد نوشت. او در مصاحبه ای با روزنامهٔ جام جم می گوید: «… دانستن زبان در ترجمه، معنی خاصی دارد. دانستن زبان برای ترجمهٔ ادبی به این معنی است که آن متنی را که می خواهی ترجمه کنی، خوب بفهمی. این موضوع متأسفانه در کشورما خیلی کمرنگ جلوه داده می شود وغالبا تسلط به زبان مقصد را مهم تر می دانند درحالی که اصلا این طور نیست. فهمیدن متن ادبی خودش یک نوع هنر است که امروزه یک تئوری مهم هم پشت سر آن هست… فقط چیزی که هست اگر مترجم به زبان مقصد مسلط باشد بسیاری از مواردی را که معنای آن ها را در متن اصلی متوجه نشده است به شکلی می نویسد که خیلی مشخص نباشد؛ هر چند بالاخره ردپاهایی هم از خودش باقی می گذارد و از روی همان متن فارسی هم می شود فهمید که مترجم نتوانسته است برخی مفاهیم را بفهمد. هرچقدرهم که مترجم روی متن فارسی کارکند، و بخواهد به آن مواردی که آنها را نفهمیده صورت های منطقی بدهد، معمولا بازهم رد پاهایی ازخودش برجای می گذارد.» عباس پژمان در ترجمهٔ خود از شازده کوچولو، اثر مشهور آنتوان دو سنت اگزوپری، که چاپ اول آن در تابستان ۱۳۸۷ منتشرشد، این نکته را به طور مبسوط و مستدل طی توضیحات چهل صفحه ای خود در موخرهٔ کتاب شرح می دهد.

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.