نقد و بررسی کتاب بنیان نهایی علم اقتصاد
«بنیان نهایی علم اقتصاد» نوشته لودویگ فون میزس، کاوشی عمیق در مبانی روش شناختی اقتصاد است. این کتاب که در اواخر عمر میزس نوشته شده است، تعهد مادامالعمر او را به درک اقتصاد بهعنوان علمی که ریشه در کنش انسانی دارد، در بر میگیرد. میزس استدلال می کند که اقتصاد اساسا علم عمل انسانی یا پراکسیولوژی است. او معتقد است که اعمال انسان رفتارهای هدفمندی هستند که با هدف دستیابی به غایات خاصی انجام می شود. این دیدگاه در تضاد با این نظر است که اقتصاد باید بر اساس علوم طبیعی که اغلب بر روش های تجربی و پوزیتیویستی تکیه دارند، الگوبرداری شود. در واقع، بخش قابل توجهی از کتاب به نقد پوزیتیویسم اختصاص دارد، این ایده که تنها علوم تجربی مبتنی بر مشاهده و آزمایش می توانند دانش معتبر تولید کنند. میزس استدلال می کند که این رویکرد برای علم اقتصاد نامناسب است، زیرا اعمال انسان در معرض آزمایش های کنترل شده مشابه با پدیده های طبیعی نیست. در عوض، اقتصاد باید از طریق تحلیل منطقی رفتار انسان درک شود. میزس به بررسی مبانی معرفتی اقتصاد می پردازد و در مورد چگونگی شناخت و درک پدیده های اقتصادی بحث می کند. او بر اهمیت استدلال پیشینی، که شامل استنتاج قوانین اقتصادی از اصول اساسی کنش انسانی است، تأکید می کند. او عقیدۀ او این روش برای علم اقتصاد مناسبتر است تا روشهای تجربی، که وقتی برای مطالعه رفتار انسان به کار میروند میتوانند گمراهکننده باشند. او توضیح می دهد که بازارها نتیجه تصمیمات فردی بی شماری هستند که هر کدام با هدف دستیابی به اهداف شخصی انجام می شود. این فرآیند تصمیم گیری غیرمتمرکز منجر به نظم خودانگیختۀ بازار می شود که نمی توان آن را به طور کامل از طریق مشاهده تجربی صرف درک کرد. موضوع مهم دیگر کتاب، نقد میزس به برنامه ریزی اقتصادی و مداخله گرایی است. به بیان وی تلاشها برای کنترل یا برنامهریزی اقتصاد یک جاعه محکوم به شکست هستند زیرا اصول بنیادی کنش انسانی و فرآیندهای بازار را نادیده میگیرند. او معتقد است که برنامه ریزی مرکزی نمی تواند جای کارایی و سازگاری بازار را که توسط اقدامات داوطلبانه افراد هدایت می شود، را بگیرد.
درباره نویسنده کتاب لودویگ فون میزس
لودویش هاینریش الدر فن میزس (۱۸۸۱–۱۹۷۳) (Ludwig Von Mises) فیلسوف، اقتصاددان مکتب اتریش و لیبرال کلاسیک بود. او از چهرههای برجسته مکتب اتریشی تفکر اقتصادی شد و بیش از همه به خاطر کارهایش در زمینه کنششناسی شناخته میشود. او در ۱۹۴۰ در هراس از اشغال سوییس به دست رایش آلمان به ایالات متحده مهاجرت کرد. او بر جنبش لیبرترین در ایالات متحده در میانه قرن بیستم تأثیر قابل توجهی گذاشت.
او را بیش از همه برای نوشتن کتابهای تئوریک تأثیرگذاری چون کنش انسانی، سوسیالیسم، نظریه و تاریخ و چندین اثر مطرح دیگر میشناسند؛ اما او همچنین در مجموعه درس گفتارهایی که سال ۱۹۵۹ در آرژانتین ایراد شدند، با زبانی غیرتخصصی که برای اهالی کسبوکار، استادان و معلمان و دانشجویان سایر رشتهها قابلاستفاده باشد به تشریح رئوس اندیشه اقتصادی خود پرداخت. او در تجزیه و تحلیل تئوری خود با زبانی ساده بسیار چیرهدست بود. واقعیتهای مهم تاریخی را با اصول اقتصادی تشریح میکند. نشان میدهد که چطور سرمایهداری نظام سلسله مراتبی اروپای زمان فئودالیسم را از هم پاشاند و پیامدهای سیاسی روی کارآمدن انواع مختلف دولتها را حلاجی میکند. از دیگر رئوس کار او بررسی نارساییهای سوسیالیسم و دولت رفاه است و نشان میدهد که چطور مصرفکنندگان و تولیدکنندگان با آزادی در نظام سرمایهداری میتوانند مقاصد خود را برآورده سازند.
او را بیش از همه برای نوشتن کتابهای تئوریک تأثیرگذاری چون کنش انسانی، سوسیالیسم، نظریه و تاریخ و چندین اثر مطرح دیگر میشناسند؛ اما او همچنین در مجموعه درس گفتارهایی که سال ۱۹۵۹ در آرژانتین ایراد شدند، با زبانی غیرتخصصی که برای اهالی کسبوکار، استادان و معلمان و دانشجویان سایر رشتهها قابلاستفاده باشد به تشریح رئوس اندیشه اقتصادی خود پرداخت. او در تجزیه و تحلیل تئوری خود با زبانی ساده بسیار چیرهدست بود. واقعیتهای مهم تاریخی را با اصول اقتصادی تشریح میکند. نشان میدهد که چطور سرمایهداری نظام سلسله مراتبی اروپای زمان فئودالیسم را از هم پاشاند و پیامدهای سیاسی روی کارآمدن انواع مختلف دولتها را حلاجی میکند. از دیگر رئوس کار او بررسی نارساییهای سوسیالیسم و دولت رفاه است و نشان میدهد که چطور مصرفکنندگان و تولیدکنندگان با آزادی در نظام سرمایهداری میتوانند مقاصد خود را برآورده سازند.

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.