طلایه دار ولایت

کتاب چهاره معصوم 2 : طلایه دار ولایت – کوتاهه هایی از زندگانی امام علی علیه السلام در این کتاب سعی شده است با تأمل و دقت در زندگانی، شخصیت و سیره امام علی(ع) که متکی بر فرم کوتاهه نویسی و ساده نویسی در نثر است، زمینه آشنایی سریع و صریح با این شخصیت منحصر به فرد فراهم شود. در مقدمه کتاب می خوانیم: هیچ کس در این عالم به پیامبر نزدیکتر از علی(ع) نبود. هیچ کس هم نیست که این حقیقت ظاهرتر از آفتاب نیم روز را رد کند. نزدیکی به پیامبری که از روی هوای نفس کاری نمی کند برای امتی که او را اسوه حسنه می داند، یک غنیمت است. و اگر علی هیچ فضیلتی جز همین نزدیکی به پیامبر آخرین نداشت باید مورد تکریم بزرگان این امت می بود. حکایتها و نکات ذکر شده در کتاب “طلایه دار ولایت” کوتاه و عموما در یک یا دو صفحه جای گرفته اند و همه آنها بدون عنوان هستند. در این کتاب می خوانیم: یک روز نماز امیرالمومنین که تمام شد، زنی آمد و خودش را رساند به او. از ظلمی که فرماندار امام کرده بود گفت و شکایت کرد. امام همان جا نشست گریه کرد و گفت: خدایا تو شاهدی که من به آنها دستور ندادم به مردم ظلم کنند و حق تو را ندیده بگیرند… بعد نامه عزل فرماندار را نوشت و داد دست همان زن تا ببرد به شهرشان.