زمستان سخت داستان اختلاف و جدایی آلبانی از اتحاد جماهیر شوروی و تاثیراتی است که این جدایی بر مردم و کشور آلبانی می گذارد. اسماعیل کاداره به خوبی داستان کشور آلبانی و مردم این کشور و همینطور ترکیب این دو را بیان می کند داستان از زاویه ی دید بسنیک استروگا که روزنامه نگار، مترجم و مفسر دولتی است روایت می شود. شوروی و آلبانی بر سر مسئله ای دچار اختلاف شده اند، در کنفراس شوروی ،تلاششان برای توافق ناکام می ماند در نتیجه اتحاد جماهیر شوروی تصمیم به تحریم گسترده ی آلبانی می گیرد کمک های خود و به طور کلی ارتباطشان با آلبانی را قطع می کنند، اتفاقی که زمستانی سخت و سرد را برای مردم و کشور آلبانی رقم خواهد زد. استروگا نیز در این جلسه حضور دارد و از اتفاق و بحران پیشرو خبر دارد مسئله ای که مردم عادی ماه ها بعد به آن پی خواهند برد.جنگ و صلح زمان ما لقبی است که منتقدان به این اثر داده اند
تحریرهایی موجز از کتاب زمستان سخت
آن دو با اندکی سرمستی در برابر شیشه هاس بزرگ یک مغازه مبل فروشی ، در میان نیمکت ها ، تخت خواب های دو نفره و قفسه ها در نوسان بودند . همه چیز در این ویترین یادآور زندگی زناشویی بود و حتما اشخاص تنها با دیدن آن اندکی دریغ می خوردند .
پیرمرد گفت : دیگر نمی خواهم حرف هایتان را بشنوم . چه آدم های بدبختی هستید !
با گام های بلند دور شد ، اما پیش خود فکر کرد : چه آدم بدبختی هستم !
هر آنچه در این جهان بزرگ است آفرینشی همراه با رنج داشته است .

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.