سومین رمان فریبا وفی رویای در تبت است.رمانی که هم پرفروش بوده و هم توانسته نظر اهل ادبیات را به خود جلب کند.داستان ماجرای یک زوج جوان به نام های جاوید و شیوا است که تلاش میکنند در مراحل زندگی همواره تصمیمات منطقی بگیرند.اما حضور افرادی که در معاشرت با آنها هستند اجازه نمیدهد این مساله به آسانی رقم بخورد.در میان رخدادهای بسیار در مورد اشخاص متعدد داستان،مهمترین ماجرا مربوط به صادق دوست صمیمی جاوید و کسی است که در رابطه با شعله خواهر شیوا به سر می برد.صادق و شیوا در بسیاری از موارد فکری شبیه به هم دارند و سرانجام این نوع همفکری و هم ذهنی خود را در جمعی از دوستان مطرح میکنند.
رمان رویای تبت که از دید اول شخص نگاشته شده است،از زبان شعله بازگو میشود.این که شعله راوی داستان است در واقع نوعی تکنیک هوشمندانه است که هم داستان لو نرود و هم نگاه تحلیل و احساسی راوی نسبت به رخدادهای رمان مطرح شده و از سمت خواننده حس میشود.همچنین شخصیت ها بسیار باور پذیر هستند و شخصیت پردازی دارای نکات قابل توجهی است. رمان رویای تبت همچنین از لحاظ ساختار طرح بسیار سنجیده است و همزمانی وقایع در ذهن خواننده گیج کننده دریافت نمیشود.
رمان رویای تبت که از دید اول شخص نگاشته شده است،از زبان شعله بازگو میشود.این که شعله راوی داستان است در واقع نوعی تکنیک هوشمندانه است که هم داستان لو نرود و هم نگاه تحلیل و احساسی راوی نسبت به رخدادهای رمان مطرح شده و از سمت خواننده حس میشود.همچنین شخصیت ها بسیار باور پذیر هستند و شخصیت پردازی دارای نکات قابل توجهی است. رمان رویای تبت همچنین از لحاظ ساختار طرح بسیار سنجیده است و همزمانی وقایع در ذهن خواننده گیج کننده دریافت نمیشود.
تحریرهایی موجز از کتاب رویای تبت
امشب همان شب بود شیوا. حالا می فهمم آن روز از آمدن چنین شبی واهمه داشتی و من آن را به خونسردی و بی اعتنایی ات نسبت می دادم. همیشه فکر می کردم آمادگی روبرو شدن با واقعیت را داری. می گفتی اگر نادیده اش بگیری باید تاوان بدهی. روی حرفت با من بود. نمی توانستم واقع بین باشم. خیالاتی بودم. هنوز به دروغ بودن چیزی که پیش آمده بود امید داشتم. هر لحظه ممکن بود مهرداد پیدایش بشود و بگوید همه چیز یک شوخی بود. یک شوخی بامزه.
صادق از آدم هایی است که بار اول دیده نمی شوند . ذره ذره کشف می شوند . روز اولی که دیدمش آن قدر ساده و مختصر حرف زد که فکر کردم چیزی بارش نیست . بر عکس جاوید که می توانست توجه همه را فوری به خودش جلب کند ، او حتی دیده نمی شد .

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.