ادبیات داستانی
داستان ها عناصر بزرگی هستند که در جلب توجه، متقاعد کردن، به خاطر سپردن و الهام بخشیدن به مشارکت موثرتر از واقعیت ها هستند. کتاب داستان هایی برای برندسازی – جذاب، معتبر و شامل روایت‌ها – از قدرت داستان‌ها برای انتقال یک پیام استراتژیک استفاده می‌کنند. متخصصان بازاریابی، با مقابله با انقلاب دیجیتال و نیاز به شنیدن پیام استراتژیک خود در داخل و خارج، متوجه شده اند که یک استراتژی دیجیتال حول محتوا می چرخد و محتوا داستان است.
کتاب داستان هایی برای برند سازی به سازمان‌ها نشان می‌دهد که چگونه داستان سرایی را در پیام‌های استراتژیک خود معرفی کنند و سازمان‌ها را راهنمایی می‌کند تا داستان‌های برندسازی را بیابند یا حتی ایجاد کنند و از آنها در طول زمان استفاده کنند. با مطالعات موردی که در هر فصل گنجانده شده است، سازمان ها به قدرت داستان سرایی برای انرژی دادن به خوانندگان، به دست آوردن دید، متقاعد کردن مخاطبان و الهام بخشیدن به عمل پی خواهند برد.
دیوید آکر، قدرت داستان‌های جذاب، معتبر و متضمن را برای برقراری ارتباط پیام‌های استراتژیک داخلی و خارجی به کار می‌گیرد، کاری بسیار مهم و دشوار. این کتاب که مملو از مطالعات موردی است، چگونگی یافتن، ارزیابی، اصلاح و استفاده از داستان‌های عالی و استفاده از آنها برای ایجاد برند، تقویت روابط با مشتری و الهام‌بخشی را مورد بحث قرار می‌دهد.
کتاب داستان هایی برای برند سازی به سازمان‌ها نشان می‌دهد که چگونه داستان سرایی را در پیام‌های استراتژیک خود معرفی کنند و سازمان‌ها را راهنمایی می‌کند تا داستان‌های برندسازی را بیابند یا حتی ایجاد کنند و از آنها در طول زمان استفاده کنند. با مطالعات موردی که در هر فصل گنجانده شده است، سازمان ها به قدرت داستان سرایی برای انرژی دادن به خوانندگان، به دست آوردن دید، متقاعد کردن مخاطبان و الهام بخشیدن به عمل پی خواهند برد.
دیوید آکر، قدرت داستان‌های جذاب، معتبر و متضمن را برای برقراری ارتباط پیام‌های استراتژیک داخلی و خارجی به کار می‌گیرد، کاری بسیار مهم و دشوار. این کتاب که مملو از مطالعات موردی است، چگونگی یافتن، ارزیابی، اصلاح و استفاده از داستان‌های عالی و استفاده از آنها برای ایجاد برند، تقویت روابط با مشتری و الهام‌بخشی را مورد بحث قرار می‌دهد.
تحریرهایی موجز از کتاب داستان هایی برای برندسازی
ناتالیا، دختری ۱۵ ساله در یک روستای کوچک در موزامبیک بود که بیشتر وقتش در روز به تهیه ی آب مورد نیاز خانواده صرف میشد. هر روز صبح، پس از مراقبت از شش خواهر و برادر کوچکش، با چند بطری آب کنار رودخانه میرفت و ساعت ها در صف می ایستاد تا آنها را با آب کثیفی که از یک سوراخ بیرون می آمد پر کند. بنابراین، فقط هفته ای دو بار به مدرسه می رفت. اما در سال ۲۰۱۲، به لطف گروه «خیریه: آب» که یک سازمان غیرانتفاعی تأمین آب آشامیدنی سالم و تمیز برای مردم کشورهای رو به توسعه است، روستای ناتالیا صاحب چاه آبی شد که حالا ساکنان آن اجازه دارند راحت و سریع هر میزان که می خواهند آب داشته باشند. از آن زمان ناتالیا دیگر همیشه می تواند به مدرسه برود و به موقع سر کلاس حاضر شود. )
حالا یک کمیته ی ۵ نفره در آن روستا موظف به توسعه و اجرای برنامه ای برای تداوم پروژهی آبرسانی و آموزش جامعه درباره ی بهداشت بهسازی و نظافت فردی شده است.
نقد و بررسی‌ها
پاک‌کردن فیلترهاهنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.