به خاطر آقای تراپت

Because of Mr. Terupt

نویسنده کتاب

راب بایا

ناشر کتاب

انتشارات منظومه خرد

مترجم کتاب

راحله پورآذر

ویژگی های به خاطر آقای تراپت

















کد کتاب : 368

مترجم
:


راحله پورآذر



شابک
:

978-600-6475-27-1

قطع
:

رقعی

تعداد صفحه
:

272

سال انتشار شمسی
:

1397

سال انتشار میلادی
:

2010

نوع جلد
:

شومیز

سری چاپ
:

2


:

16,000 تومان

در انبار موجود نمی باشد

نحوه ارسال

بازه ارسال: بین ۷ تا ۱۰ “روز کاری”

معرفی به خاطر آقای تراپت

به فروشگاه اینترنتی کتاب بوک از ما خوش آمدید! دنیایی از کتاب های متنوع و جذاب در انتظار شماست. شما می‌توانید معرفی محصول مورد نظرتان رو در ادامه بخونید.

رمان به خاطر آقای تراپت، دارای هفت راوی است که هرکدام، داستان منحصربه فرد خود را دارند و از نقطه نظری متفاوت، اتفاقات کتاب را روایت می کنند. داستان کتاب، با شروع پایه ی پنجم برای هفت دانش آموز در مدرسه ی اسنو هیل آغاز می شود. جسیکا، دختری باهوش و زرنگ است که تازه به این مدرسه آمده و در انطباق با محیط جدید، با مشکلاتی روبه رو است. الکسیا، بچه ای قلدر و زورگو است که لحظه ای دوست یک نفر و در لحظه ی دیگر، دشمن اوست. پیتر، بچه ی شلوغ و دردسرساز کلاس است. لوک، نابغه و مخ کلاس به حساب می آید و دنیل، دختری است که هیچ وقت نمی تواند حقش را بگیرد. آنا، بچه ای خجالتی است که شرایط خانه و خانواده اش، باعث شده تا سایر بچه ها از او دوری کنند و درنهایت، جفری که از مدرسه متنفر است. به نظر می رسد که فقط آقای تراپت، معلم جدید و پرانرژی مدرسه، می داند که چطور با همه ی آن ها کنار بیاید. او هم زمان با حفظ کردن نظم و مقررات کلاس، محیطی شاد و جذاب برای بچه ها خلق می کند. اما در یک روز سرد و برفی زمستانی، حادثه ای همه چیز و همه کس را تغییر می دهد.

تحریرهایی موجز از کتاب به خاطر آقای تراپت

A powerful and emotional story.

داستانی قدرتمند و احساسی.

Publishers Weekly

Compelling.

هیجان انگیز.

Booklist

No one is perfect in this story, but everyone benefits, including sentimentally inclined readers.

هیچ کس در این داستان بی عیب نیست، اما همه، از جمله مخاطبین احساساتی، چیزی عایدشان خواهد شد.

Kirkus Reviews

خلاصه های کوتاه از کتاب به خاطر آقای تراپت

اگر کسی را دوست داشته باشی، فقط به خاطر این که مرتکب یک اشتباه شده ، رهایش نمی کنی.

نمی دانم چه طوری اتفاق افتاد، داشتم دنبال لکسی می گشتم که یک نفر از پشت زد به شانه ام و از بالای تپه با شکم افتادم پایین. لکسی دوید طرفم و با پا به صورتم برف پاشید. از عصبانیت داغ کردم. زدن هم دیگر یک چیز است و پاشیدن برف توی صورت کسی چیز دیگری… کار بدی بود. عصبانی شدم. روی زانوهایم ایستادم و بومب دوباره کوبیده شدم زمین! این دفعه با سر خوردم زمین. حالا هم داغ کرده بودم و هم دود از سرم بلند می شد. این دفعه من را با صورت زده بود زمین. از جایم پریدم و بلند شدم و گلوله ی برفی را از توی جیبم درآوردم و بعد با تمام قدرتم پرتش کردم.

ما خیلی بد شانسیم که توی دنیا آدم هایی به اسم معلم وجود دارند. ولی از آن جایی که ما هم به آن ها سنجاق شده ایم، بهترین کاری که می توانیم بکنیم این است که آرزو کنیم یک معلم جوان و امروزی داشته باشیم نه یک معلم پیر و بداخلاق. کسانی که تازه معلم شده اند قوانین را نمی دانند، برای همین راحت می شود از شر چیزهایی که معلم قدیمی ها با آن ها اعصاب آدم را به هم می ریزند، راحت شد.
من این طوری فکر می کردم و خیلی هیجان داشتم که می خواستم بروم کلاس پنجم چون قرار بود یک معلم تازه کار به اسم آقای تراپت بیاید سر کلاس ما.

محصولات مرتبط با به خاطر آقای تراپت

نظرات
0 بررسی
0
0
0
0
0

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “به خاطر آقای تراپت”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات جدید در بوک از ما