کتاب «انسان ها» رمانی نوشته ی «مت هیگ» است که نخستین بار در سال 2013 به انتشار رسید. وقتی موجودی فرازمینی به زمین می رسد، نخستین برداشت هایش از نژاد انسان ها چندان مثبت نیست. این موجود، خود را به شکل ریاضیدانی برجسته در دانشگاه «کیمبریج» به نام پروفسور «اندرو مارتین» درمی آورد تا هرچه سریع تر، مأموریت سختش در این سیاره را به پایان برساند و به آرمانشهر خودش بازگردد—جایی که ساکنین آن، همه چیز را می دانند و نامیرا هستند. او از شکل و ظاهر آدم ها، چیزهایی که می خورند، و تمایلشان به قتل و خونریزی بیزار است و به همان میزان، مفاهیمی همچون عشق و خانواده برایش شگفت انگیز جلوه می کند. اما با گذشت زمان، او به تدریج درمی یابد که شاید این موجودات عجیب، پیچیده تر از چیزی باشند که قبلا تصور می کرد.
تحریرهایی موجز از کتاب انسان ها
A funny, compulsively readable tale that explores the ultimate subject: ourselves.
داستانی خنده دار و فوق العاده خواندنی که به کاوش در موضوع غایی می پردازد: خودمان.
Barnes & Noble
Clever and quite, quite lovely.
هوشمندانه و بسیار بسیار دوست داشتنی.
Sunday Times
A funny, gripping and inventive novel.
رمانی خنده دار، گیرا و مبتکرانه.
The Times
خلاصه های کوتاه از کتاب انسان ها
مقداری کتاب توی ویترین یکی از این مغازه ها دیدم که به یادم آورد انسان ها مجبورند کتاب ها را بخوانند. آن ها واقعا مجبورند بنشینند و پشت سر هم به صفحات نگاه کنند. این کار وقت می برد. وقت خیلی زیاد. یک انسان نمی تواند همه ی کتاب های موجود را به راحتی فرو بدهد. نمی تواند کتاب های قطور را همزمان مرور کند یا دانش تقریبا بی پایان را در چند لحظه قورت بدهد. آن ها نمی توانند مثل ما فقط یک کپسول کلمه را در دهانشان بیندازند.
عجیب نیست که آن ها موجوداتی ابتدایی اند. وقتی آنقدر کتاب بخوانند که عملا به مرحله ای از دانش برسند که بتوانند کاری با آن بکنند، مرده اند.
انسان ها این طوری پیر می شوند. این چیزی است که در نهایت چهره شان را چروکیده و پشتشان را خمیده می کند و جاه طلبیشان را تحلیل می برد. سنگینی انکار. اضطراب ناشی از آن.

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.