کتاب “هزار توی پن” حاصل یک همکاری درخشان بین اساتید داستان نویسی است . “هزار توی پن” با صحنه های شگفت انگیز و داستان های کوتاه فریبنده که از فرهنگ عامه بر گرفته شده، تکمیل می شود. این داستان جادویی خوانندگان را به سمت دنیای شوم ، جادویی و جنگ زده ی دوران جنگ داخلی اسپانیا هدایت می کند که مملو از شخصیت های پرمایه ای همچون فون های حیله گر ، سربازان قاتل ، هیولا های کودک خوار ، شورشیان شجاع و یک شاهزاده خانم است که مدت هاست گم شده و امید دارد که دوباره به جمع خانواده بپیوندد. داستان در تابستان سال 1944 ، پنج سال پس از جنگ داخلی اسپانیا ، در اوایل دوره ی “فرانسوا” اتفاق می افتد و روایت دنیای واقعی را با دنیایی اسطوره ای در هم می آمیزد. خط اصلی داستان “هزارتوی پن” بر هزار تو و یک موجود ساده لوح مرموز ، که شخصیت اصلی داستان با او در تعامل است ،متمرکز می باشد. “افلیا” با مادر و ناپدری خود زندگی می کند، ناپدری او ماکیس اسپانیایی را که با رژیم فرانسوی در منطقه می جنگند، دستگیر می کند و مادر “افلیا” که باردار است، به شدت بیمار شده. “افلیا” با چندین موجود عجیب و جادویی روبرو می شود که از شخصیت های محوری داستان “هزار توی پن” هستند و او را در مسیر داستان هدایت می کنند…”گیلرمو دل تورو” ، نویسنده و کارگردان اسپانیایی برنده اسکار و “کورنلیا فونکه “نویسنده ی پرفروش ، با همراهی یکدیگر فیلم سینمایی “هزار توی پن” را به رمانی تخیلی، قهرمانی و تاریک برای خوانندگان در تمام سنین تبدیل کرده اند. فیلم “هزارتوی پن ” نامزد و برنده ی جوایز بین المللی بسیاری بوده، که از جمله ی آن ها می توان به بردن جایزه ی بهترین کارگردانی هنری، بهترین فیلم برداری، نامزدی بهترین فیلم نامه ی غیراقتباسی و نامزدی بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان در گلدن گلوب سال ۲۰۰۷ در کنار بردن بفتای بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان اشاره کرد.

متن های خلاصه از کتاب هزار توی پن
از میان ساختمان های ویران کاروانی کوچک از ماشین های بنتلی سیاه به دیدرس می آیند. گلگیرهای کرومی درخشان و صاف از برابر دوربین می گذرند؛ تمام نشان های رسمی و پرچم های فاشیستی را بر خود دارند.
داخلی. ماشین مرکزی- همان زمان
کسی از پنجره ی ماشین بیرون را نگاه می کند: او افلیاست. لباسی گشاد و اندکی فرسوده به تن دارد؛ نه چندان زیبا. روی پاهایش کتابی از قصه های پریان باز است. دوربین، یکی از نقاشی های آبرنگ زینت بخش صفحه را دنبال می کند: نقشی از دختری کوچک که همراه چندین پری که اطرافش پرواز می کنند می رقصد. کنار افلیا، بسته ی کوچکی از کتاب هایی مشابه تسمه پیچ شده اند.
کارمن: افلیا، نمی فهمم چرا باید این همه کتاب با خودت می آوردی.
افلیا نگاه خیره اش را به صندلی طرف مخالفش برمی گرداند؛ جایی که مادرش، کارمن -بیست و هشت ساله- چرت می زند. شکم بسیار بزرگش نشانگر ماه های آخر حاملگی اش است و او هم موهایی تیره دارد.
کارمن: مثلا داریم می ریم ییلاق، بیرون شهر، هوای تازه.
کتاب را از افلیا می گیرد.
کارمن: قصه های پریان؟ تو بزرگ تر از اونی که سرت رو با همچین اراجیفی پر کنی.
مکث می کند، حال تهوع دارد.
کارمن: بگو ماشین رو نگه دارن لطفا!
افلیا به پنجره ی کشویی میان صندلی های عقب و جلوی ماشین می زند. راننده نگه می دارد.
گفت و شنودهایی در مورد کتاب هزار توی پن
کتاب هزار توی پن ،یادآور مجموعه ی نارنیا از سی اس لوئیس و ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب از لوئیس کارول است ، این داستان خلاقانه و رمزآلود خوانندگانی را که از خیال پردازی لذت می برند ، مسحور می کند.
School Library Journal
طرفداران فیلم هزار توی پن ، از این کاوش و تجسم دوباره ی وقایعی که در اثر اصلی رخ داد، لذت می برند ، در حالی که تازه واردان نیز مشکلی برای ارتباط برقرار کردن با داستان ندارند؛ گرچه مضامین تاریک و صحنه های وحشتناک گاه و بیگاه، چندان مناسب قلب های ضعیف نیست.
Publishers Weekly
درباره نویسنده کتاب: کورنلیا فونکه
کورنلیا ماریا فونکه (به آلمانی: Cornelia Funke) نویسندهٔ آلمانی است. وی در 10 دسامبر سال 1958 میلادی در شهر دورستن (Dorsten) آلمان زاده شد. از معروفترین آثار وی سهگانه سیاه قلب او است که در سال 2004 تا 2008 (1391 در ایران) منتشر شد. بسیاری از کتابهای او در حال حاضر به فارسی و انگلیسی ترجمه شدهاند. ژانر اصلی نوشتههای او فانتزی و ماجراجویانه است. خانم فونکه در حال حاضر در بورلی هیلز، کالیفرنیا (Beverly Hills, California) زندگی میکند.
بیش از 20 میلیون نسخه از کتابهای وی تا کنون در سراسر جهان به فروش رسیده.
بیش از 20 میلیون نسخه از کتابهای وی تا کنون در سراسر جهان به فروش رسیده.
دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.