تمام زمستان مرا گرم کن
Heat up all my winter
نویسنده کتاب
علی خدایی
ناشر کتاب
انتشارات مرکز
مترجم کتاب
ویژگی های تمام زمستان مرا گرم کن
| کد کتاب : | 12760 |
|
شابک : |
9789643055615 |
|
قطع : |
رقعی |
|
تعداد صفحه : |
138 |
|
سال انتشار شمسی : |
1403 |
|
سال انتشار میلادی : |
2000 |
|
نوع جلد : |
شومیز |
|
سری چاپ : |
15 |
|
: |
8 آبان |
115,000 تومان
در صورت عدم موجودی و یا تغییر قیمت این محصول، قبل از ارسال با خریدار هماهنگ میگردد.
نحوه ارسال
بازه ارسال: بین ۷ تا ۱۰ “روز کاری”
دسته بندی های موضوعی تمام زمستان مرا گرم کن
معرفی تمام زمستان مرا گرم کن
به فروشگاه اینترنتی کتاب بوک از ما خوش آمدید! دنیایی از کتاب های متنوع و جذاب در انتظار شماست. شما میتوانید معرفی محصول مورد نظرتان رو در ادامه بخونید.
آنچه به لحاظ فنی از مهم ترین ویژگی های کتاب “تمام زمستان مرا گرم کن” به حساب می آید، فشردگی و ایجاز قصه ها، بدون اینکه به اصل قصه خدشه ای وارد شود، می باشد. این مختصر و مفید بود روایت، نه تنها داستان ها را مصنوعی نکرده و میان خواننده و قصه حائل نشده، بلکه سبب شده ارتباط حسی مخاطب با قصه تقویت شود. از ابزارهای مهمی که “علی خدایی” برای دستیابی به چنین ایجازی از آن ها بهره برده، جملات کوتاهی است که غالبا از کمترین اجزای دستوری ممکن تشکیل شده اند. این روند صرفه جویی در به کار بردن واژه سبب شده تا بیشترین اطلاعات لازم در کوتاه ترین زمان ممکن و کمترین میزان واژگان به خواننده انتقال یابد. انتقال سریع موقعیت، به کار گیری قیدهایی که بغرنج بودن شرایط را بهتر به تصویر می کشند، ارائه ی داستان هایی بدون پیرنگ یا اصطلاحا داستان های تخت و چخوفی از دیگر ویژگی های مجموعه ی “تمام زمستان مرا گرم کن” به قلم “علی خدایی” می باشد.
ده داستان این مجموعه ی خواندنی عبارت اند از: “تمام زمستان مرا گرم کن”، “فانفار”، “عصرهای یکشنبه”، “مکالمه”، “شماره ی 69909″، “سالاد لوبیا با سیر تازه”، “تخت های روی آب”، “حوله های نیمه شب”، “مرغابی ها” و “خاک سپاری” که سه داستان نخست آن با استقبال چمشگیری از سوی مخاطبان رو به رو شده است.
تحریرهایی موجز از کتاب تمام زمستان مرا گرم کن
برای این که چهار نفر را با خودم بکشم. بعد یک دفعه همه را ول کنم بیایم این جا و یک نفر را آماده ی مردن کنم. ملافه هایش را عوض کنم. حمامش کنم. موهاش را شانه کنم و وقتی قرص هایش را می دهم یادم بیفتد که ای وای این مادر است. چقدر پیر شده و بعد مثلا از تو صحبت کنم و مادر بپرسد که حالا چه کار می کند زنده س؟ و من بگم آره چرا که نه؟ و شب که برگشتم مادر کنار تلویزیون نشسته باشد و بپرسد خوش گذشت؟ و من بگم آره حرف زدیم!خندیدیم یاد گذشته ها کردیم که دست همدیگر را می گرفتیم و زیر باران قدم می زدیم یا از این گل فروشی وقتی می گذشتیم گل می خریدیم.

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.