نقد و بررسی کتاب The Great Gatsby
                    
                                «گتسبی بزرگ» کتابی نوشته اسکات فیتزجرالد، نویسنده آمریکایی است. این اثر در دسته ادبیات داستانی با روایتی عاشقانه قرار می گیرد. «گتسبی بزرگ» داستان مردی را روایت می کند که نمی تواند معشوقه سابق خود را فراموش کند. فیتزجرالد آاین رمان را براساس ماجرای عاشقانه ای که در زندگی خود رخ داده نوشته است. 
نویسنده در این رمان به پوچی زندگی ثروتمندان در زیر لایه پر زرق و برقی که در آن قرار دارند می پردازد. ماجرای این رمان در جزیره ای به نام لانگ آیلند، نزدیک شهر نیویورک اتفاق میافتد. داستان این رمان درباره نویسنده کتاب مردی مرموز به نام جی گتسبی است. راوی داستان مردی به نام نیک کاراوی است که پس از نقل مکان به نیویورک با گتسبی همسایه می شود. گتسبی به طور مداوم مهمانی های عجیب و پرزرق و برقی می گیرد و نیک هم در این مهمانی ها حضور دارد. نیک پس از مدتی متوجه می شود که دلیل مهمانی های گتسبی این است که او بتواند معشوقه سابق خود را ببیند. گتسبی عاشق دیزی بوکانان است. دیزی، دخترعموی نیک است که با تام بوکانان ازدواج کرده است. دیزی پیش از ازدواج با تام عاشق گتسبی بوده اما گتسبی به جنگ اعزام می شود و در مدت نبود جی گتسبی، دیزی با تام که بسیار ثرتمند است ازدواج می کند. گتسبی از جنگ برمی گردد و ثروت فراوانی را از راهی که کسی از منبع آن خبر ندارد به دست می آورد و تلاش می کند تا دیزی را برگرداند. گتسبی معتقد است که با ثروت و موفقیتی که دارد می تواند دیزی را پس بگیرد. گتسبی از نیک درخواست می کند که واسطه شود و از دیزی بخواهد تا تام را از زندگی اش بیرون کند تا طبق قرار قبلی شان بتوانند با هم ازدواج کنند. نیک ترتیبی می دهد تا گتسبی و دیزی با هم ملاقات کنند. اما داستان هر چه پیش تر می رود تنش میان گتسبی، دیزی و تام افزایش پیدا می کند.
نویسنده در این رمان به پوچی زندگی ثروتمندان در زیر لایه پر زرق و برقی که در آن قرار دارند می پردازد. ماجرای این رمان در جزیره ای به نام لانگ آیلند، نزدیک شهر نیویورک اتفاق میافتد. داستان این رمان درباره نویسنده کتاب مردی مرموز به نام جی گتسبی است. راوی داستان مردی به نام نیک کاراوی است که پس از نقل مکان به نیویورک با گتسبی همسایه می شود. گتسبی به طور مداوم مهمانی های عجیب و پرزرق و برقی می گیرد و نیک هم در این مهمانی ها حضور دارد. نیک پس از مدتی متوجه می شود که دلیل مهمانی های گتسبی این است که او بتواند معشوقه سابق خود را ببیند. گتسبی عاشق دیزی بوکانان است. دیزی، دخترعموی نیک است که با تام بوکانان ازدواج کرده است. دیزی پیش از ازدواج با تام عاشق گتسبی بوده اما گتسبی به جنگ اعزام می شود و در مدت نبود جی گتسبی، دیزی با تام که بسیار ثرتمند است ازدواج می کند. گتسبی از جنگ برمی گردد و ثروت فراوانی را از راهی که کسی از منبع آن خبر ندارد به دست می آورد و تلاش می کند تا دیزی را برگرداند. گتسبی معتقد است که با ثروت و موفقیتی که دارد می تواند دیزی را پس بگیرد. گتسبی از نیک درخواست می کند که واسطه شود و از دیزی بخواهد تا تام را از زندگی اش بیرون کند تا طبق قرار قبلی شان بتوانند با هم ازدواج کنند. نیک ترتیبی می دهد تا گتسبی و دیزی با هم ملاقات کنند. اما داستان هر چه پیش تر می رود تنش میان گتسبی، دیزی و تام افزایش پیدا می کند.
درباره نویسنده کتاب اف اسکات فیتزجرالد
                    
                                فرانسیس اسکات کی فیتزجرالد، زاده ی ۲۴ سپتامبر ۱۸۹۶ و درگذشته ی ۲۱ دسامبر ۱۹۴۰، نویسنده ی آمریکایی رمان و داستان های کوتاه بود. آثار فیتزجرالد نمایانگر عصر جاز در آمریکا است. او به عنوان یکی از نویسندگان بزرگ سده ی بیستم میلادی شناخته می شود. شناخته شده ترین اثر او رمان گتسبی بزرگ است که اولین بار در سال ۱۹۲۵ منتشر شد.وی در سینت پال مینه سوتا در خانواده ای کاتولیک و ایرلندی از طبقهی متوسط دیده به جهان گشود.از ۱۸۹۸ میلادی تا ۱۹۰۱ میلادی را در سیراکیوز، نیویورک و پس از آن در سال های ۱۹۰۳ میلادی تا ۱۹۰۸ میلادی را در بوفالو واقع در نیویورک گذراند و در همان جا وارد آکادمی ناردین شد. هنگامی که پدرش از کمپانی پروکتر اند گمبل اخراج شد، خانواده اش به مینسوتا بازگشت و اسکات وارد آکادمی سنت پاول شد.هنگامی که ۱۳ ساله بود نخستین رمان کارآگاهی خود را در روزنامه ی مدرسه به چاپ رساند. در ۱۶ سالگی برای کوتاهی در درس خواندن از آکادمی سنت پاول اخراج شد. سپس به مدرسه ی نیومن رفت و در سال ۱۹۱۳ میلادی وارد دانشگاه پرینستون شد.فیتزجرالد سال ۱۹۳۷ پس از بستن قراردادی با کمپانی رسانه ای «ام جی ام» به لس آنجلس مهاجرت می کند. وقتی فیتزجرالد داستان کوتاه «دمای هوا» را در سال ۱۹۳۸ نوشت در مجله ی «اسکوایر» فیلم نامه و داستان کوتاه می نوشت و روی رمان تمام نشده اش به نام «عشق آخرین تایکون» کار می کرد.اسکات فیتزجرالد ۲۱ دسامبر ۱۹۴۰ درگذشت و روزنامه ی نیویورک تایمز در خبر درگذشت او نوشت: «آینده ی حرفه ای درخشان او آن طور که باید، هیچ وقت تحقق نیافت.»
                            

	
				
				
		
		
		
		
		
		
		
		
		
		
		
		
		
		
		
		
		
دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.