داستانهای برگزیده ماکسیم گورکی

Collected stories

نویسنده کتاب

ماکسیم گورکی

ناشر کتاب

انتشارات جامی(مصدق)

مترجم کتاب

رضا آذرخشی

ویژگی های داستانهای برگزیده ماکسیم گورکی

















کد کتاب : 7839

مترجم
:


رضا آذرخشی




افسر صدارت



شابک
:

9789642575466

قطع
:

رقعی

تعداد صفحه
:

416

سال انتشار شمسی
:

1398

سال انتشار میلادی
:

2010

نوع جلد
:

شومیز

سری چاپ
:

7


:

10 آبان

245,000 تومان

در صورت عدم موجودی و یا تغییر قیمت این محصول، قبل از ارسال با خریدار هماهنگ می‌گردد.

نحوه ارسال

بازه ارسال: بین ۷ تا ۱۰ “روز کاری”

دسته بندی های موضوعی داستانهای برگزیده ماکسیم گورکی

معرفی داستانهای برگزیده ماکسیم گورکی

به فروشگاه اینترنتی کتاب بوک از ما خوش آمدید! دنیایی از کتاب های متنوع و جذاب در انتظار شماست. شما می‌توانید معرفی محصول مورد نظرتان رو در ادامه بخونید.

ماکسیم گورکی به عنوان بزرگترین نویسنده ادبی انقلاب روسیه تلقی می شود. مجموعة حاضر، حاوی برگزیده ای از داستان های کوتاه روسی، با عنوان های: «می باگورکی»؛ «همسفر من»؛ «نخستین عشق من» «پادشاهی که بیرق سلطنت را برافراشت»؛ «معلم اخلاق»؛ فرانسة زیبا»؛ «استادان زندگی»؛ «بچه ها»؛ «پدر و پسر»؛ «عبرانی»؛ «زن چشم کبود»؛ «مادر و فرزند»؛ «افسانة مادر»؛ «عجوزة ایزرگیل»؛ «افسانة وانکو»؛ «جماعت»؛ «زندانیان»؛ «شب میلاد»؛ «نهم ژانویه»؛ «واسکا سرخه»؛ «رومان»؛ «سرزمین اندوه»؛ «فضول» و «ملاقات» است. در خلاصة داستانهای برگزیده ماکسیم گورکی می خوانید: روزی فردی به خانة «گورکی» می رود و داستان هایی را که دیگر نویسندگان برای گورکی فرستاده اند روی میز کار او می بینند، او که کنجکاو از این مسئله بود، روز دیگری که وارد خانة گورکی می شود، نویسندة جوانی را با نام «ایوان موکاسه یف» می بیند که در حال خواندن داستان خود برای گورکی است. پس از پایان داستان، گورکی به تحلیل آن می پردازد و آن فرد نیز به راز ماجرا پی می برد.

تحریرهایی موجز از کتاب داستانهای برگزیده ماکسیم گورکی

سه سگ عظیم الجثه پشمالو در تاریکی به ما حمله آوردند، شارکو که هنوز هم از هق و هق نیفتاده بود فریادی وحشت زده کشید و به خاک افتاد. من پالتوی خیس را به طرف سگ ها پرتاب کردم و خم شدم تا سنگ و چوبی بردارم. هیچ چیز جز علف به دستم نخورد. سگ ها دسته جمعی حمله کردند و من هم انگشتانم را توی دهانم کردم و با تمام قوت سوت کشیدم. سگ ها عقب رفتند و من صدای قدم کسی را که به سوی ما می دوید شنیدم.

لحظه ای بعد، ما در میان دایره ای که از چهار نفر تشکیل شده بود کنار آتش نشسته بودیم. هر چهار نفر لباسی از پوست گوسفند که از خارج هم پوست دوزی شده بود بر تن داشتند. خاموش بودند و با بی اعتمادی به ما نگاه می کردند و به داستان من گوش می دادند. دو نفر از آن ها روی زمین نشسته بودند و چپق می کشیدند، دیگری که تنومند بود و ریش های سیاه و انبوه و کلاه قفقازی به سر داشت به چوب دستی تکیه داده و در پشت سر ما ایستاده بود. چهارمی که پسرک جوان و موخرمایی بود، در درآوردن لباس شارکو به او کمک می کرد. شارکو همان طور گریه می کرد.

چوب دست هایشان روی زمین افتاده بود. از چند قدمی ما زمین در وسعت زیادی از پوششی خاکستری رنگ و شبنمی پوشیده شده بود و به برف های بهاری شباهت داشت که کم کم آب می شوند. تنها بعد از نگاهی دقیق و مدتی دراز توانستم گوسفندهایی را که کپه کپه گرد هم آمده بودند تشخیص بدهم. عده آن ها چندین هزار بود و خواب و تاریکی شب همه آن ها را در توده ای که استپ را پوشانده بود به هم فشرده بود. پشت هم بع بع می کردند.

خلاصه های کوتاه از کتاب داستانهای برگزیده ماکسیم گورکی

محصولات مرتبط با داستانهای برگزیده ماکسیم گورکی

نظرات
0 بررسی
0
0
0
0
0

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “داستانهای برگزیده ماکسیم گورکی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات جدید در بوک از ما