کتاب The Idiot
The Idiot
نویسنده کتاب
فئودور داستایفسکی
ناشر کتاب
انتشارات معیار علم
مترجم کتاب
ویژگی های کتاب The Idiot
کد کتاب:
101297
شابک:
978-0713999655
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
519
سال انتشار میلادی:
1869
نوع جلد:
شومیز
زبان کتاب:
انگلیسی
سری چاپ:
1
تعداد جلد:
2
1,080,000 تومان
در صورت عدم موجودی و یا تغییر قیمت این محصول، قبل از ارسال با خریدار هماهنگ میگردد.
نحوه ارسال
بازه ارسال: بین ۷ تا ۱۰ “روز کاری”
اینماد
سلامت فیزیکی
دسته بندی های موضوعی کتاب The Idiot
معرفی کتاب The Idiot
به فروشگاه اینترنتی کتاب بوک از ما خوش آمدید! دنیایی از کتاب های متنوع و جذاب در انتظار شماست. شما میتوانید معرفی محصول مورد نظرتان رو در ادامه بخونید.
نقد و بررسی کتاب The Idiot
رمان “ابله” نوشتهی فئودور داستایفسکی، نخستین بار در فاصلهی سالهای ۱۸۶۸ تا ۱۸۶۹ به صورت سریالی در نشریهی «پیامآور روسی» منتشر شد و سپس در قالب کتاب به بازار آمد. این رمان حجیم که از نظر ساختاری از انسجامی خطی برخوردار نیست، یکی از شخصیترین آثار نویسنده به شمار میرود. داستایفسکی خود اعتراف کرده بود که با وجود نقصهای فرمی، “ابله” را بیش از دیگر آثارش دوست دارد، زیرا در آن کوشیده است تصویری از «انسان کاملا نیکو» ترسیم کند. با محوریت شخصیت شاهزاده لو میشکین، این اثر تلاشی است برای به تصویر کشیدن حضور پاکی و خیرخواهی در جهانی که به فساد، بیاعتمادی و خودخواهی خو گرفته است.
میشکین، پس از سالها زندگی در آسایشگاهی در سوئیس برای درمان بیماری صرع، به روسیه بازمیگردد. او که وارث ثروتی ناگهانی است، وارد جامعهای میشود که بازی قدرت، پول و تظاهر بر آن سایه انداخته است. سادگی، صداقت و دلرحمی افراطی او، به جای تحسین، موجب تمسخر یا سوءاستفاده میشود؛ مردم با تعجب و گاه با تحقیر او را «ابله» میخوانند، بیآنکه دریابند در پس ظاهر سادهلوحانهاش، ژرفترین بصیرتهای اخلاقی نهفته است. حضور میشکین همانند آینهای است که خودخواهی، شهوت، دروغ و ریاکاری دیگران را بیپرده بازتاب میدهد. در مرکز روایت، دو زن قرار دارند که میانشان شاهزاده میشکین معلق مانده: ناستاسیا فیلیپونا، زنی پیچیده و رنجکشیده که درگیر غرور و خودویرانی است و میشکین میکوشد او را از پرتگاه سقوط نجات دهد؛ و آگلایا یپانچینا، دختری باهوش و سرشار از آرمانگرایی که با معصومیتی دردناک، در کشاکش عشق، غرور و ترس، بر سر دوراهی عاطفی قرار میگیرد. در کنار آنان، پارفیون روگوژین با شور و حسادت بیمارگونهاش، خود را به مثابه ضدقهرمان میشکین نقد و بررسی میکند. این سهضلعی پرتنش، رمان را در مسیری تراژیک پیش میبرد، مسیری که در آن هیچ شخصیتی از زخم عشق و حقیقت مصون نمیماند. ساختار روایی “ابله” با استفاده از دانای کل و جابهجایی میان صداها و زوایای دید مختلف، حالوهوایی چندصدایی به داستان میبخشد. داستایفسکی از طریق گفتوگوهای پرحرارت و درگیریهای فکری، شخصیتها را در برابر یکدیگر و در برابر خودشان قرار میدهد. این شیوه، رمان را به آنچه میخاییل باختین «چندصدایی» مینامید نزدیک میکند؛ جایی که صداها نه تحت سلطهی راوی، بلکه در تنش و گفتوگو با یکدیگر معنا مییابند. در همین بستر، شخصیتهایی چون ایپولیت – جوانی مبتلا به بیماری لاعلاج که نیهیلیسم او در تضاد با شفقت میشکین قرار دارد – و گانیا، مردی فرصتطلب که گرفتار جاهطلبی و دوگانگی اخلاقی است، معنا میگیرند. تمهای بنیادین رمان، همگی حول پرسش از امکان نیکی در جهانی ویرانشده میچرخند. آیا نیکی محض میتواند در برابر استهزاء، خشونت و طمع دوام بیاورد؟ آیا معصومیت در جهانی که بر اساس شک و ستیز بنا شده، تنها به حماقت تعبیر میشود؟ آیا شفقت، قدرتی نجاتبخش دارد یا صرفا به قربانی شدن منجر میشود؟ این سوالات، همچون پژواکی فلسفی، در بطن کنشهای داستان تکرار میشوند و داستایفسکی، به جای ارائهی پاسخهایی قطعی، خواننده را وادار به تأملی اخلاقی و وجودی میکند. هرچند ساختار رمان از انسجامی منسجم بیبهره است و گاه در میانهی راه دچار افت ریتم میشود، اما در مقابل، ریشه در نوعی صداقت بیپیرایه و رنج واقعی دارد که آن را از بسیاری آثار داستانی متمایز میکند. منتقدانی چون جوزف فرانک این رمان را در عین حال که از نظر فنی ناقص میدانند، یکی از نوآورانهترین آثار داستایفسکی تلقی کردهاند. “ابله” بیش از آنکه بر پیرنگ تکیه کند، بر کشف و واکاوی لایههای پنهان روان انسان استوار است؛ لایههایی که در برابر نور سادهدلی میشکین، عریان و بیپرده میشوند.
در نهایت، “ابله” داستایفسکی را میتوان نه صرفا رمانی درباره نویسنده کتاب فردی صادق و ناتوان در درک دسیسههای جهان، بلکه تصویری پیچیده از فاجعهی اخلاقی انسان مدرن دانست. میشکین، همچون مسیحی مدرن، آمده است تا عشق بورزد، ببخشد، درک کند، اما در جهان بیقرار و خشن رمان، جایی برای این سطح از بخشایش وجود ندارد. شکست او نه صرفا شکست یک فرد، بلکه شکست یک امید است. و با این حال، “ابله” همچنان میدرخشد؛ نه بهخاطر نتیجهی داستان، بلکه بهخاطر راهی که خواننده را وادار میکند در باب امکان نیکی، معنا و شفقت، دوباره بیندیشد.
میشکین، پس از سالها زندگی در آسایشگاهی در سوئیس برای درمان بیماری صرع، به روسیه بازمیگردد. او که وارث ثروتی ناگهانی است، وارد جامعهای میشود که بازی قدرت، پول و تظاهر بر آن سایه انداخته است. سادگی، صداقت و دلرحمی افراطی او، به جای تحسین، موجب تمسخر یا سوءاستفاده میشود؛ مردم با تعجب و گاه با تحقیر او را «ابله» میخوانند، بیآنکه دریابند در پس ظاهر سادهلوحانهاش، ژرفترین بصیرتهای اخلاقی نهفته است. حضور میشکین همانند آینهای است که خودخواهی، شهوت، دروغ و ریاکاری دیگران را بیپرده بازتاب میدهد. در مرکز روایت، دو زن قرار دارند که میانشان شاهزاده میشکین معلق مانده: ناستاسیا فیلیپونا، زنی پیچیده و رنجکشیده که درگیر غرور و خودویرانی است و میشکین میکوشد او را از پرتگاه سقوط نجات دهد؛ و آگلایا یپانچینا، دختری باهوش و سرشار از آرمانگرایی که با معصومیتی دردناک، در کشاکش عشق، غرور و ترس، بر سر دوراهی عاطفی قرار میگیرد. در کنار آنان، پارفیون روگوژین با شور و حسادت بیمارگونهاش، خود را به مثابه ضدقهرمان میشکین نقد و بررسی میکند. این سهضلعی پرتنش، رمان را در مسیری تراژیک پیش میبرد، مسیری که در آن هیچ شخصیتی از زخم عشق و حقیقت مصون نمیماند. ساختار روایی “ابله” با استفاده از دانای کل و جابهجایی میان صداها و زوایای دید مختلف، حالوهوایی چندصدایی به داستان میبخشد. داستایفسکی از طریق گفتوگوهای پرحرارت و درگیریهای فکری، شخصیتها را در برابر یکدیگر و در برابر خودشان قرار میدهد. این شیوه، رمان را به آنچه میخاییل باختین «چندصدایی» مینامید نزدیک میکند؛ جایی که صداها نه تحت سلطهی راوی، بلکه در تنش و گفتوگو با یکدیگر معنا مییابند. در همین بستر، شخصیتهایی چون ایپولیت – جوانی مبتلا به بیماری لاعلاج که نیهیلیسم او در تضاد با شفقت میشکین قرار دارد – و گانیا، مردی فرصتطلب که گرفتار جاهطلبی و دوگانگی اخلاقی است، معنا میگیرند. تمهای بنیادین رمان، همگی حول پرسش از امکان نیکی در جهانی ویرانشده میچرخند. آیا نیکی محض میتواند در برابر استهزاء، خشونت و طمع دوام بیاورد؟ آیا معصومیت در جهانی که بر اساس شک و ستیز بنا شده، تنها به حماقت تعبیر میشود؟ آیا شفقت، قدرتی نجاتبخش دارد یا صرفا به قربانی شدن منجر میشود؟ این سوالات، همچون پژواکی فلسفی، در بطن کنشهای داستان تکرار میشوند و داستایفسکی، به جای ارائهی پاسخهایی قطعی، خواننده را وادار به تأملی اخلاقی و وجودی میکند. هرچند ساختار رمان از انسجامی منسجم بیبهره است و گاه در میانهی راه دچار افت ریتم میشود، اما در مقابل، ریشه در نوعی صداقت بیپیرایه و رنج واقعی دارد که آن را از بسیاری آثار داستانی متمایز میکند. منتقدانی چون جوزف فرانک این رمان را در عین حال که از نظر فنی ناقص میدانند، یکی از نوآورانهترین آثار داستایفسکی تلقی کردهاند. “ابله” بیش از آنکه بر پیرنگ تکیه کند، بر کشف و واکاوی لایههای پنهان روان انسان استوار است؛ لایههایی که در برابر نور سادهدلی میشکین، عریان و بیپرده میشوند.
در نهایت، “ابله” داستایفسکی را میتوان نه صرفا رمانی درباره نویسنده کتاب فردی صادق و ناتوان در درک دسیسههای جهان، بلکه تصویری پیچیده از فاجعهی اخلاقی انسان مدرن دانست. میشکین، همچون مسیحی مدرن، آمده است تا عشق بورزد، ببخشد، درک کند، اما در جهان بیقرار و خشن رمان، جایی برای این سطح از بخشایش وجود ندارد. شکست او نه صرفا شکست یک فرد، بلکه شکست یک امید است. و با این حال، “ابله” همچنان میدرخشد؛ نه بهخاطر نتیجهی داستان، بلکه بهخاطر راهی که خواننده را وادار میکند در باب امکان نیکی، معنا و شفقت، دوباره بیندیشد.
درباره نویسنده کتاب فئودور داستایفسکی
فئودور میخایلاویچ داستایوفسکی، زاده ی ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ و درگذشته ی ۹ فوریه ی ۱۸۸۱، نویسنده ی مشهور و تأثیرگذار روس بود. پدر داستایفسکی پزشک بود و از اوکراین به مسکو مهاجرت کرده بود و مادرش، دختر یکی از بازرگانان مسکو بود. او در ۱۸۳۴ همراه با برادرش به مدرسه ی شبانه روزی منتقل شدند و سه سال آن جا ماندند. داستایفسکی در پانزده سالگی مادر خود را از دست داد. او در همان سال امتحانات ورودی دانشکده ی مهندسی نظامی را در سن پترزبورگ با موفقیت پشت سر گذاشت و در ژانویه ی ۱۸۳۸ وارد این دانشکده شد. در تابستان ۱۸۳۹ نیز، خبر فوت پدرش به او رسید.داستایفسکی در سال ۱۸۴۳ با درجه ی افسری از دانشکده ی نظامی فارغ التحصیل شد و شغلی در اداره ی مهندسی وزارت جنگ به دست آورد. او در زمستان ۱۸۴۵ رمان کوتاه بیچارگان را نوشت و از این طریق وارد محافل نویسندگان رادیکال و ساختارشکن بزرگ سن پترزبورگ شد و برای خود شهرتی کسب کرد. یک جاسوس پلیس در این محفل رخنه کرده بود و موضوعات بحث این روشنفکران را به مقامات امنیتی روسیه گزارش می داد. از همین رو، پلیس مخفی در روز ۲۲ آوریل ۱۸۴۹ او را به جرم براندازی حکومت دستگیر کرد.داستایفسکی در آغاز سال ۱۸۷۳ سردبیر مجله ی «گراژ دانین» شد و تا ماه مارس سال بعد به این کار ادامه داد. فئودور داستایفسکی در جشن سه روزه ی بزرگداشت پوشکین در پی سخنرانی اش به اوج شهرت و افتخار در زمان حیاتش رسید و سرانجام در اوایل فوریه ی سال ۱۸۸۱ در اثر خون ریزی ریه درگذشت.

محصولات مرتبط با کتاب The Idiot
افق
43,000 تومانبا کفش های دیگران راه برو
290,000 تومانخانواده موسکات
620,000 تومانمیدل مارچ
480,000 تومانپدرو پارامو
140,000 تومانمترسک و خدمتکارش
70,000 توماننظرات
نمره 0 از 5
0 بررسی
نمره 5 از 5
0
نمره 4 از 5
0
نمره 3 از 5
0
نمره 2 از 5
0
نمره 1 از 5
0
اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب The Idiot” لغو پاسخ
دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.