نقد و بررسی کتاب a midsummer night s dream
“a midsummer night s dream” نوشته ویلیام شکسپیر، یکی از ماندگارترین کمدیهای کلاسیک ادبیات نمایشی غرب است. این نمایشنامه در حدود سالهای ۱۵۹۵ تا ۱۵۹۶ میلادی، در دوران شکوفایی خلاقیت شکسپیر نوشته شد و نخستین بار در سال ۱۶۰۰ در قالب کوارتو منتشر گردید و بعدها در سال ۱۶۲۳ در مجموعهی مشهور *First Folio* جای گرفت. این اثر خیالانگیز و طنزآلود، با درهمتنیدن عشق، جادو و تئاتر، به شکلی خارقالعاده مرز میان واقعیت و خیال را محو میکند و یکی از پربازیترین آثار صحنهای تاریخ باقی مانده است.
نمایش در سه جهان موازی روایت میشود: نخست، دربار آتن با شخصیتهایی چون تسئوس و هیپولیتا؛ دوم، گروهی از صنعتگران سادهدل که در تدارک اجرای نمایشی برای جشن عروسیاند؛ و سوم، قلمرو پریان در جنگلی افسونشده که مرکز اصلی تحولات داستان است. در این میان، چهار عاشق جوان – هرمیا، لیساندر، دمتریوس و هلنا – از فشارهای اجتماعی و خانوادگی میگریزند و به جنگل پناه میبرند. اما ورود به این فضای جادویی، آغاز آشفتگیها و دگرگونیهایی است که با افسونهای اوبرون، شاه پریان، و پاک، خدمتکار موذی او، باعث وارونگی احساسات، سوءتفاهمها و جابهجایی هویتها میشود. در کنار این روایت عاشقانهی پرآشوب، صنعتگران آتنی – به رهبری نیک باتم خودشیفته – نمایشی تراژیک را برای مجلس عروسی تسئوس تمرین میکنند. نتیجهی کار آنان، اجرایی کمیک و بینهایت دست و پا چلفتی از داستان عاشقانهی “پیراموس و تیسبه” است که به عنوان نمایش درون نمایش، بعدی فرامتنی و خودآگاه به کل اثر میبخشد و در عین حال مرز میان بازی و واقعیت را به چالش میکشد.
در بطن اثر، شکسپیر عشق را به عنوان نیرویی غیرمنطقی، بیثبات و خیالپردازانه به تصویر میکشد؛ عشقی که میتواند در یک چشم برهمزدن دگرگون شود، مسیری نادرست را دنبال کند و با دخالت نیروهای بیرونی – اعم از هنجارهای اجتماعی یا جادو – به بینظمی برسد. اما همین بینظمی، بستری برای خنده، رشد و بازاندیشی فراهم میآورد. شکسپیر با خلق فضای رویایی جنگل، امکان عبور از منطق صلب و تجربهی زیستهای بدیل را به شخصیتها و مخاطب میدهد. همزمان، نمایشنامه تأملی است بر ماهیت خیال و هنر تئاتر. نمایش صنعتگران با وجود سادگی و خامدستیشان، بهنوعی بازتاب صادقانهای از تلاش بشری برای معنا دادن به تجربههاست. این دروننمایش، نقش تئاتر به عنوان وسیلهای برای سرگرمی، تخیل و حتی حقیقتجویی را به طنز و در عین حال بهگونهای احترامآمیز بازمینماید. از حیث سبک، نمایشنامه سرشار از نثر و شعر آهنگین است. پریان با زبانی موزون و شاعرانه سخن میگویند و جهانشان را با نوعی موسیقی زبانی میسازند، در حالیکه نثر زمینیتر صنعتگران، سطح دیگری از کمدی و فاصلهگذاری را خلق میکند. این کنتراست سبکی، یکی از ویژگیهای مهم کار شکسپیر در این اثر است که لایههای معنایی گوناگون آن را برجستهتر میسازد. در طول قرنها، “a midsummer night s dream” الهامبخش بازآفرینیهای فراوانی در عرصههای گوناگون هنر بوده است؛ از نسخهی سینمایی مکس راینهارت در دههی ۱۹۳۰ گرفته تا اقتباسهای معاصر در اپرا، باله و تئاتر تجربی. این تنوع خوانش و اجرا، گویای انعطافپذیری شگفتانگیز متن و جهان آن است؛ جهانی که مدام دگرگون میشود، همچون خود عشق و رویا.
در نهایت، شکسپیر در این اثر نه فقط عاشقانهای شیرین و پرطنز آفریده، بلکه از خلال آن، پرسشی اساسی را دربارهی مرز میان واقعیت و خیال، اختیار و تصادف، و هنر و زندگی پیش کشیده است. نمایش با مونولوگ پایانی پاک به پایان میرسد که با لحنی صمیمی و خیالانگیز از تماشاگران میخواهد آنچه دیدهاند را چون رویایی بپندارند. این فراخوان بازیگوشانه به تخیل، همچنان یکی از صادقانهترین دعوتها به تجربهی ناب تئاتر است و یادآور جادویی که شکسپیر در قلب نمایشنامهاش جاودانه کرده است.
نمایش در سه جهان موازی روایت میشود: نخست، دربار آتن با شخصیتهایی چون تسئوس و هیپولیتا؛ دوم، گروهی از صنعتگران سادهدل که در تدارک اجرای نمایشی برای جشن عروسیاند؛ و سوم، قلمرو پریان در جنگلی افسونشده که مرکز اصلی تحولات داستان است. در این میان، چهار عاشق جوان – هرمیا، لیساندر، دمتریوس و هلنا – از فشارهای اجتماعی و خانوادگی میگریزند و به جنگل پناه میبرند. اما ورود به این فضای جادویی، آغاز آشفتگیها و دگرگونیهایی است که با افسونهای اوبرون، شاه پریان، و پاک، خدمتکار موذی او، باعث وارونگی احساسات، سوءتفاهمها و جابهجایی هویتها میشود. در کنار این روایت عاشقانهی پرآشوب، صنعتگران آتنی – به رهبری نیک باتم خودشیفته – نمایشی تراژیک را برای مجلس عروسی تسئوس تمرین میکنند. نتیجهی کار آنان، اجرایی کمیک و بینهایت دست و پا چلفتی از داستان عاشقانهی “پیراموس و تیسبه” است که به عنوان نمایش درون نمایش، بعدی فرامتنی و خودآگاه به کل اثر میبخشد و در عین حال مرز میان بازی و واقعیت را به چالش میکشد.
در بطن اثر، شکسپیر عشق را به عنوان نیرویی غیرمنطقی، بیثبات و خیالپردازانه به تصویر میکشد؛ عشقی که میتواند در یک چشم برهمزدن دگرگون شود، مسیری نادرست را دنبال کند و با دخالت نیروهای بیرونی – اعم از هنجارهای اجتماعی یا جادو – به بینظمی برسد. اما همین بینظمی، بستری برای خنده، رشد و بازاندیشی فراهم میآورد. شکسپیر با خلق فضای رویایی جنگل، امکان عبور از منطق صلب و تجربهی زیستهای بدیل را به شخصیتها و مخاطب میدهد. همزمان، نمایشنامه تأملی است بر ماهیت خیال و هنر تئاتر. نمایش صنعتگران با وجود سادگی و خامدستیشان، بهنوعی بازتاب صادقانهای از تلاش بشری برای معنا دادن به تجربههاست. این دروننمایش، نقش تئاتر به عنوان وسیلهای برای سرگرمی، تخیل و حتی حقیقتجویی را به طنز و در عین حال بهگونهای احترامآمیز بازمینماید. از حیث سبک، نمایشنامه سرشار از نثر و شعر آهنگین است. پریان با زبانی موزون و شاعرانه سخن میگویند و جهانشان را با نوعی موسیقی زبانی میسازند، در حالیکه نثر زمینیتر صنعتگران، سطح دیگری از کمدی و فاصلهگذاری را خلق میکند. این کنتراست سبکی، یکی از ویژگیهای مهم کار شکسپیر در این اثر است که لایههای معنایی گوناگون آن را برجستهتر میسازد. در طول قرنها، “a midsummer night s dream” الهامبخش بازآفرینیهای فراوانی در عرصههای گوناگون هنر بوده است؛ از نسخهی سینمایی مکس راینهارت در دههی ۱۹۳۰ گرفته تا اقتباسهای معاصر در اپرا، باله و تئاتر تجربی. این تنوع خوانش و اجرا، گویای انعطافپذیری شگفتانگیز متن و جهان آن است؛ جهانی که مدام دگرگون میشود، همچون خود عشق و رویا.
در نهایت، شکسپیر در این اثر نه فقط عاشقانهای شیرین و پرطنز آفریده، بلکه از خلال آن، پرسشی اساسی را دربارهی مرز میان واقعیت و خیال، اختیار و تصادف، و هنر و زندگی پیش کشیده است. نمایش با مونولوگ پایانی پاک به پایان میرسد که با لحنی صمیمی و خیالانگیز از تماشاگران میخواهد آنچه دیدهاند را چون رویایی بپندارند. این فراخوان بازیگوشانه به تخیل، همچنان یکی از صادقانهترین دعوتها به تجربهی ناب تئاتر است و یادآور جادویی که شکسپیر در قلب نمایشنامهاش جاودانه کرده است.
درباره نویسنده کتاب ویلیام شکسپیر
ویلیام شکسپیر، زاده ی سال 1564 و درگذشته ی سال 1616 میلادی، شاعر و نمایشنامه نویس انگلیسی بود. بسیاری او را بزرگترین نویسنده در زبان انگلیسی دانسته اند.شکسپیر در 26 آوریل 1564 در شهر استراتفورد در انگلستان غسل تعمید داده شد. شهرت او به عنوان شاعر، نویسنده، بازیگر و نمایشنامه نویس منحصر به فرد است و برخی او را بزرگترین نمایشنامه نویس تاریخ می دانند. با این حال، بسیاری از حقایق زندگی او مبهم است. پدرش از صاحب منصبان دیوانی بود که گویا بعدها با مشکلات مالی مواجه شد و مادرش، فرزند زمین داری نسبتا ثروتمند بود. شکسپیر احتمالا در مدرسه ی گرامر استراتفورد تحصیل کرد و در آنجا اطلاعات ارزشمندی درباره نویسنده کتاب ی لاتین به دست آورد. اما او به آکسفورد یا کمبریج نرفت.درباره نویسنده کتاب ی جوانی شکسپیر افسانه، فراوان است و سند معتبر اندک. اولین مدرکی که درباره نویسنده کتاب ی او پس از مراسم تعمید و نام گذاری داریم، از ازدواجش در سال 1582 است، که ثمره ی آن، دختری متولد 1583 و یک دختر و پسر دوقلو در سال 1585 بود. شکسپیر پس از ازدواج به لندن رفت و در تماشاخانه مشغول بازی شد. او در آنجا وظیفه ی ویرایش نمایشنامه ها را به عهده داشت. شکسپیر از این موقعیت استفاده کرد و خود چند نمایشنامه نوشت که با استقبال رو به رو شد. پس از آن، تا هفت سال هیچ اطلاعی از فعالیت هایش در دسترس نیست اما وی احتمالا پیش از سال 1592 در لندن به عنوان بازیگر کار می کرده است. در این موقع، چندین گروه بازیگری در لندن و دیگر مناطق وجود داشت که ارتباط شکسپیر با یکی یا بیشتر از آن ها همگی حدسیات است. اما از ارتباط مفید و طولانی او با موفق ترین دسته ی بازیگران با نام مردان لرد چمبرلین اطلاع داریم که پس از به تخت نشستن جیمز اول، مردان شاه نام گرفتند.ویلیام شکسپیر در روز 23 آوریل 1616 میلادی در پنجاه و دو سالگی درگذشت. جسدش را دو روز بعد در کلیسای مقدس ترینیتی به خاک سپردند.

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.