کتاب کار اضطراب اجتماعی و کمرویی
10 Simple Solutions to Shyness
نویسنده کتاب
مارتین آنتونی
ناشر کتاب
انتشارات نشر ثالث
مترجم کتاب
مجموعه ی نویسندگان
ویژگی های کتاب کار اضطراب اجتماعی و کمرویی
کد کتاب:
46718
شابک:
978-6004056298
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
428
سال انتشار شمسی:
1402
سال انتشار میلادی:
2004
نوع جلد:
شومیز
سری چاپ:
2
نحوه ارسال
بازه ارسال: بین ۷ تا ۱۰ “روز کاری”
دسته بندی های موضوعی کتاب کار اضطراب اجتماعی و کمرویی
معرفی کتاب کار اضطراب اجتماعی و کمرویی
به فروشگاه اینترنتی کتاب بوک از ما خوش آمدید! دنیایی از کتاب های متنوع و جذاب در انتظار شماست. شما میتوانید معرفی محصول مورد نظرتان رو در ادامه بخونید.
نقد و بررسی کتاب کار اضطراب اجتماعی و کمرویی
اگرچه آماردانان گزارش میدهند که بیش از 37 میلیون آمریکایی از فوبیای اجتماعی قابل تشخیص رنج میبرند، عقل سلیم نشان میدهد که تقریبا همه ما در یک زمان، به دلیل یک موقعیت اجتماعی ترسناک و ناراحتکننده، در عذاب بودهایم. فرض کنید در یک مهمانی هستید که در آن یک نفر را نمی شناسید، لابی شلوغ یک سالن سینما، نمایشی که هفته ها از آن می ترسیدید – هر یک از اینها می توانند هفته شما را خراب کنند بدون اینکه لزوما شما را به کاناپه روانپزشک بفرستند.
ده تمرین ساده در این کتاب “کار اضطراب اجتماعی و کمرویی” به شما کمک می کند تا خجالتی بودن خود را رها کنید و با اعتماد به نفس از همین حالا شروع به معاشرت کنید. این کتاب درواقع 10 راه حل ساده برای کمرویی را بر اساس علائم مورد آن مورد بررسی قرار می دهد: ناراحتی فیزیکی، افکار مضطرب، و رفتارهای آزاردهنده و الخ. راه حل ها دنبال می شوند و مستقیما هر مورد را بسط می دهد.
کتاب کار اضطراب اجتماعی و کمرویی توسط مارتین ام. آنتونی، دکترا، استاد روانشناسی در دانشگاه رایرسون در تورنتو و مدیر تحقیقات در مرکز درمان اضطراب و تحقیقات در مراقبت های بهداشتی سنت جوزف در همیلتون، است. او همچنین رئیس منتخب انجمن روانشناسی کانادا نیز هست. وی بیست و چهار کتاب و بیش از 100 مقاله علمی و فصل کتاب در زمینه درمان شناختی رفتاری و اختلالات اضطرابی منتشر کرده است
درباره نویسنده کتاب مارتین آنتونی

خلاصه هایی از کتاب کار اضطراب اجتماعی و کمرویی
هانا 26 سال داشت و به عنوان دستیار مدیر در یک کتاب فروشی کوچک مشغول به کار بود. او برای دریافت کمک در زمینهٔ اضطراب شدید خود به دلیل عروسی ای که در پیش داشت، به کلینیک تحقیقاتی و درمانی اضطراب ما مراجعه کرد. هانا نگران ازدواج کردن نبود. او از خود مراسم عروسی می ترسید. فکر این که در مقابل چنین جمعیتی قرار بگیرد و همهٔ توجه ها به او معطوف شود، برایش غیرقابل تصور بود. در واقع، او عروسی خود را قبلا دو بار به تعویق انداخته بود؛ زیرا می ترسید در کانون توجه قرار گیرد.
اضطراب هانا بیش تر برای ترس از مراسم عروسی بود. او گفته بود که همیشه کمروست، حتی زمانی که بسیار جوان بوده است. زمانی که در دبیرستان بود، اضطراب او از بودن در کنار مردم چنان شدت یافته بود که بر عملکرد تحصیلی او تأثیر گذاشته بود. او قانع شده بود که همکلاس هایش او را فردی کسل کننده و خسته کننده می پندارند، یا این که آن ها متوجه اضطراب او می شوند و می فهمند که دست وپاچلفتی است. هانا معمولا از خواندن مقالهٔ خود یا صحبت کردن سر کلاس درس خودداری می کرد و کلاس هایی را که امکان داشت همکلاسی های او متوجه عملکردش بشوند و براساس آن او را قضاوت بکنند (مانند کلاس تربیت بدنی) انتخاب نمی کرد. در مواردی او حتی از معلمان خواسته بود مقالهٔ مکتوب به جای سخنرانی در مقابل کلاس ارائه دهد. علی رغم دانش آموزی موفق بودن، همیشه در کلاس ساکت بود، به ندرت سوال می کرد و در مباحث کلاسی شرکت نمی کرد.
در سراسر دوران دانشکده یافتن دوست جدید برای هانا بسیار مشکل بود. هرچند دیگران او را فردی خوش مشرب می دانستند و اغلب به رویدادهای اجتماعی مانند مهمانی ها دعوتش می کردند، او به ندرت این دعوت ها را می پذیرفت و ترجیح می داد بیش تر از طریق رسانه های اجتماعی و پیام های متنی با دیگران در ارتباط باشد. او فهرست بلندبالایی از بهانه ها، برای دوری جستن از اجتماعی شدن، آماده داشت. او فقط با خانوادهٔ خود و معدودی دوست قدیمی احساس راحتی می کرد و بدون آن ها تقریبا از ارتباط برقرار کردن با دیگران اجتناب داشت.
دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.