کتاب پسر اسرارآمیزش

«پسر اسرارآمیزش» کتابی نوشته ‌هانا مری مک‌کینن، نویسنده آمریکایی است. این اثر در دسته ادبیات داستانی معمایی-روان‌شناختی قرار ‌می‌گیرد و مایه‌هایی از داستان‌های دلهره‌آور هم در آن وجود دارد.
داستان از جایی آغاز ‌می‌شود که مرد میانسالی به نام جاش که راوی رمان است نامزد خود گریس را در تصادف از دست ‌می‌دهد. او مجبور ‌می‌شود تا حضانت پسر هفت‌ساله گریس را که لوگان نام دارد برعهده بگیرد. جاش پدر بیولوژیکی لوگان نیست اما از هر نظر برای پسر هفت‌ساله پدری کرده است.
جاش روند تبدیل‌شدن به قیم قانونی خود را آغاز می‌کند اما در‌حالی‌که تلاش ‌می‌کند تا اسناد مربوط به تولد لوگان را پیدا کند، به اسرار عجیب و پیچیده‌ای پی ‌می‌برد. جاش به آرا‌می ‌متوجه ‌می‌شود که چرا گریس تمایلی برای رسمی‌کردن رابطه خودشان و تبدیل‌شدن به خانواده‌ای واقعی نداشت.
با جست‌وجوهای بیشتر جاش در گذشته زنی که دوستش داشت متوجه می‌شود که رازهای تاریک زیادی در زندگی گریس برای کشف وجود دارد. جاش در واکاوی گذشته گریس به حقایقی شوم درباره نویسنده کتاب اینکه لوگان از کجا آمده پی ‌می‌برد. با هر قد‌می ‌که جاش برای کشف گذشته گریس و لوگان به جلو برمی‌دارد، به حقیقتی تلخ درباره نویسنده کتاب زندگی معشوقه سابق خود پی ‌می‌برد. یافتن اسرار گذشته پرسشی مهم پیش‌روی جاش قرار ‌می‌دهد؛ آیا او همچنان باید لوگان را پسری بی‌پناه و معصوم بداند که نیاز به پدری حمایتگر دارد و یا باید پسرک را با گذشته‌ای شوم رها کند؟
کتاب «پسر اسرارآمیزش» در لایه‌های زیرین روایت، به واکاوی مفاهیمی ‌همچون عشق، فقدان، هویت و فریب می‌پردازد. در این کتاب مرزهای باریک میان حقیقت و دروغ در‌هم‌تنیده ‌می‌شوند و نویسنده در پی آن است تا ماهیت روابط انسانی و پیچیدگی‌های عواطف بشری را توصیف کند.