کتی، که حالا 31ساله است، کودکی خود را در مدرسه ای خصوصی به نام هیلشام گذراند؛ مدرسه ای در حومه ی خوش منظره ی یکی از شهرهای انگلیس و جایی که از کودکان در برابر دنیای بیرون از مدرسه محافظت می شد. کودکان هیلشام، با این فکر تربیت می شدند که آن ها خاص و استثنایی هستند و سلامت روحی و جسمی شان، نه تنها برای خودشان، بلکه برای جامعه ای که در آینده به آن وارد می شوند، بسیار مهم و حیاتی است. سال های زیادی کتی این گذشته ی رویایی را پشت سر گذاشته و فراموش کرده بود، اما وقتی دو نفر از دوستانش در هیلشام به زندگی او بازمی گردند، او مقاومتش در برابر این خاطرات را از دست می دهد. رمان هرگز ترکم مکن با سادگی فریبنده ی داستانش، به آرامی، طنین و عمق عاطفی فوق العاده ی خود را آشکار می سازد و جای خود را در زمره ی بهترین آثار ایشی گورو باز می کند.
خاطرات، حتی گران بها ترین آن ها، به شکل شگفت انگیزی سریع از یادمان محو می شوند. اما من این را قبول ندارم. خاطراتی که بیشترین ارزش را برایم دارند، هیچ وقت برای من محو نمی شوند.
گاهی اوقات، آن قدر در مصاحبت با خودم غوطه ور می شوم که اگر ناگهان به آشنایی بربخورم، کمی شوکه کننده است و زمانی طول می کشد تا خود را وفق دهم.
همه ی کودکان را باید فریب داد، اگر قرار است آنان بدون هیچ آسیبی بزرگ شوند.
Elegaic, deceptively lovely. . . . As always, Ishiguro pulls you under.
مرثیه وار، بسیار دل فریب…. مانند همیشه، ایشی گورو شما را تحت تأثیر قرار می دهد.
Newsweek
A page turner and a heartbreaker, a tour de force of knotted tension and buried anguish.
بسیار تأثیر گذار و حزن انگیز، شاهکاری از کشمکش های دشوار و اندوهی سرکوب شده.
Time
Just as accomplished [as The Remains of the Day] and, in a very different way, just as melancholy and alarming.
به زیبایی و کمال رمان بازمانده ی روز، و به شکلی متفاوت، همان قدر مالیخولیایی و آشوبناک.
New York Times

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.