نقد و بررسی کتاب میان باغ های پرتقال
رمان «میان باغهای پرتقال» با دستاویز قراردادن یک روایت عاشقانه و غمانگیز نگاهی دقیق به پدیدهی شهر و آنچه مربوط به شهر میشود در اسپانیای اواخر قرن نوزدهم داشته است.
وینسنته بلاسکو ایوانز نویسندهی این اثر خود به واسطهی فعالیتهای سیاسی بارها به شهرهای مختلف اسپانیا تبعید شده و آدابورسوم مردم هر منطقه را به تفضیل بیان میکند.
داستان میان باغهای پرتقال که با نام دیگرش «سیل» هم شناخته میشود، جریان دارد. داستان روایتی است از زندگی تک پسر یکی از مهمترین خانوادههای شهر السیا. خانوادهی برول که بهعنوان یکی از بانفوذترین خانوادههای شهر شناخته میشوند که با انواع کلاهبرداریها کنترل منطقه و شهر را به دست گرفتهاند و در تلاش برای حفظ این موقعیت خود هستند. رافائل تکفرزند این خانواده است و تمام امید خانواده به او است.
نویسنده همراه با شرح موقعیت خانواده و ویژگیهای شخصیتی رافائل توجه ویژهای به پرداخت شهر دارد. روایت از شهر کوچک السیا آغاز و تا مادرید، مرکز اسپانیا پیش میرود. رافائل بالاخره به پارلمان اسپانیا راه پیدا میکند و این دقیقا جایی است که تمام خانواده سالهای سال برای آن برنامهریزی کردهاند؛ اما اتفاقی پیش میآید که روند داستان تغییر میکند. ماجرا ورود یک زن به داستان است؛ خوانندهای دلربا که پس از سالها دوری به وطن خود بازگشته و حالا فکروذکر رافائل را هم درگیر خود میکند. این شروع ماجرایی است که وینسنته بلاسکو ایوانز با قلم سحرآمیز خود خلق میکند.
شرح و بسط دقیق مردم و مناسبات آنها یکی از مهمترین ویژگیهای ادبیات رئالیسم ایوانز است. تسلط حیرتآمیز نویسنده به واژگان و توانایی خلق لحنهای متفاوت باعث میشود تفکیک شخصیتهای متفاوت بهدرستی صورت بگیرد و مخاطب درک کاملی از صحنهی روایت رمان پیدا کند.
تصاویر هنرمندانه و جذابی که نویسنده از اواخر قرن نوزدهم اسپانیا ترسیم کرده، یاد و خاطرهای همیشگی از آفتاب داغ اسپانیا و درخشش پرتقالهای نارنجی در ذهن مخاطب رسم میکند و برای مخاطب علاقهمند به کشور اسپانیا بسیار جذاب است. اکثر شخصیتهای این رمان نه سیاهوسفید بلکه خاکستری هستند که این ویژگی نیز مربوط به نگاه واقعگرایانهی نویسنده وینسنته بلاسکو ایوانز است. ایوانز یکی از مهمترین نویسندگان رئالیست اسپانیایی است که آثار مختلفی از جمله سرزمینهای نفرین شده از او بهیادگارمانده است که بهعنوان بهترین اثر ادبی نیمه دوم قرن نوزدهم به شمار میآید.
وینسنته بلاسکو ایوانز نویسندهی این اثر خود به واسطهی فعالیتهای سیاسی بارها به شهرهای مختلف اسپانیا تبعید شده و آدابورسوم مردم هر منطقه را به تفضیل بیان میکند.
داستان میان باغهای پرتقال که با نام دیگرش «سیل» هم شناخته میشود، جریان دارد. داستان روایتی است از زندگی تک پسر یکی از مهمترین خانوادههای شهر السیا. خانوادهی برول که بهعنوان یکی از بانفوذترین خانوادههای شهر شناخته میشوند که با انواع کلاهبرداریها کنترل منطقه و شهر را به دست گرفتهاند و در تلاش برای حفظ این موقعیت خود هستند. رافائل تکفرزند این خانواده است و تمام امید خانواده به او است.
نویسنده همراه با شرح موقعیت خانواده و ویژگیهای شخصیتی رافائل توجه ویژهای به پرداخت شهر دارد. روایت از شهر کوچک السیا آغاز و تا مادرید، مرکز اسپانیا پیش میرود. رافائل بالاخره به پارلمان اسپانیا راه پیدا میکند و این دقیقا جایی است که تمام خانواده سالهای سال برای آن برنامهریزی کردهاند؛ اما اتفاقی پیش میآید که روند داستان تغییر میکند. ماجرا ورود یک زن به داستان است؛ خوانندهای دلربا که پس از سالها دوری به وطن خود بازگشته و حالا فکروذکر رافائل را هم درگیر خود میکند. این شروع ماجرایی است که وینسنته بلاسکو ایوانز با قلم سحرآمیز خود خلق میکند.
شرح و بسط دقیق مردم و مناسبات آنها یکی از مهمترین ویژگیهای ادبیات رئالیسم ایوانز است. تسلط حیرتآمیز نویسنده به واژگان و توانایی خلق لحنهای متفاوت باعث میشود تفکیک شخصیتهای متفاوت بهدرستی صورت بگیرد و مخاطب درک کاملی از صحنهی روایت رمان پیدا کند.
تصاویر هنرمندانه و جذابی که نویسنده از اواخر قرن نوزدهم اسپانیا ترسیم کرده، یاد و خاطرهای همیشگی از آفتاب داغ اسپانیا و درخشش پرتقالهای نارنجی در ذهن مخاطب رسم میکند و برای مخاطب علاقهمند به کشور اسپانیا بسیار جذاب است. اکثر شخصیتهای این رمان نه سیاهوسفید بلکه خاکستری هستند که این ویژگی نیز مربوط به نگاه واقعگرایانهی نویسنده وینسنته بلاسکو ایوانز است. ایوانز یکی از مهمترین نویسندگان رئالیست اسپانیایی است که آثار مختلفی از جمله سرزمینهای نفرین شده از او بهیادگارمانده است که بهعنوان بهترین اثر ادبی نیمه دوم قرن نوزدهم به شمار میآید.
درباره نویسنده کتاب ویسنته بلاسکو ایبانز
ویسنته بلاسکو ایبانز ۲۹ ژانویهٔ ۱۸۶۷ در والنسیا، اسپانیا به دنیا آمد و در ۲۸ ژانویهٔ ۱۹۲۸ در۶۰ سالگی در مانتون، فرانسه درگذشت. او یکی از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم اسپانیا و شاید بزرگترین این نویسندگان است. وی دوران جوانی را در مادرید گذرانید. پیش از آنکه تحصیلات خود را تمام کند به جرم افکار انقلابی از دانشگاه مادرید اخراج شد و در سال ۱۸۸۹ بر اثر شرکت در نهضت شورشطلبی اسپانیا به فرانسه پناه برد. چند سال بعد به کشورش بازگشت و مجله مهم «ملت» را که ارگان نهضت جمهوریخواهان بود تأسیس کرد و نخستین رمانهای خود را به نام «گل بهار» و «آرزوی تارتانا» برای همین مجله نوشت. اندکی بعد دوباره ناچار به فرار از اسپانیا شد و با لباس ملاحی به ایتالیا رفت. در بازگشت به اسپانیا خود را به ستاد ارتش نقد و بررسی کرد و بازداشت شد و در نتیجه محاکمه به چهار سال زندان محکوم گردید. نه ماه بعد بخشیده شد و به نمایندگی مجلس انتخاب گشت در همین سال بود که کتاب معروف «سرزمینهای نفرین شده» را که بهترین اثر ادبی نیمه دوم قرن نوزدهم اسپانیا دانستهاند، انتشار داد. بلاسکو ایبانز تا سال ۱۹۰۹ در عالم سیاست بود. اما از آن پس از سیاست کناره گرفت و به جهانگردی و فعالیت ادبی پرداخت و محصول این فعالیت ادبی او، یکی از عالیترین گنجینههای ادبی زبان اسپانیا را تشکیل داد. وی در آغاز کار رماننویس ملی بزرگی محسوب میشد، اما اندکاندک پا از دایره «ملی» بیرون گذاشت و رماننویس «بشری» شد. یکی از آثار او «میدانهای خونین» که در ایران به نام «خون و شن» معروف است، به قدری شهرت یافته که تقریباً به تمام زبانها ترجمه شدهاست. مهمترین آثار ادبی او بدین قرارند: سونیکا هرجایی (۱۹۰۱)، چهار سوار سرنوشت (۱۹۰۲)، گل و نی، کلیسا (۱۹۰۳)، مشرق و زمین و خون و شن (۱۹۰۸).

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.