نقد و بررسی کتاب مصیبت بی گناهی
مصیبت بی گناهی اثری از داستان پلیسی توسط نویسنده بریتانیایی آگاتا کریستی است که برای اولین بار در بریتانیا توسط کلاب جنایی کالینز در 3 نوامبر 1958 و در ایالات متحده توسط در سال بعد منتشر شد.
یک شاهد مهم تا دو سال پس از اینکه مردی در قتل مجرم شناخته می شود، از نقش خود بی خبر است. وقتی او اطلاعاتی را که در اختیار دارد متوجه می شود، دوباره درد از دست دادن خانواده را باز می کند و دوباره این سوال را مطرح می کند که قاتل دو سال پیش چه کسی بوده است.
این رمان در زمان انتشار نقدهای متفاوتی دریافت کرد، زیرا منتقدان عموما با جنبه های روانشناختی داستان راحت نبودند. طرح داستان “نبوغ معمولی” او را داشت، اما فاقد “سلامتی” بود.
آرتور کلگری زمین شناس، دو سال پس از کشته شدن ریچل آرگیل، همسر و مادر پنج فرزندخوانده، در خانه آرگیل سانی پوینت ظاهر می شود. پسرش جکو محاکمه و زندانی شد و پس از 6 ماه زندان درگذشت. کلگری توضیح می دهد که جکو در قتل بی گناه است. کلگری مردی است که جکو را به شهر رساند و با او صحبت کرد، زمانی که مشخص شد قتل اتفاق افتاده است. کلگری از واکنش خانواده به اخبار او گیج شده است. و هیچ کس از تلاش او برای عدالت خشنود نیست.
درباره نویسنده کتاب آگاتا کریستی
آگاتا کریستی، زاده ی ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ و درگذشته ی ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶، نویسنده ی انگلیسی داستان های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود.آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میلر در شهر تورکی در ناحیه ی دوون انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می توانست تبعه ی ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا دارای یک خواهر و یک برادر بود که هر دوی آن ها از وی بزرگ تر بودند.آگاتا در زمان جنگ جهانی اول در بیمارستان و سپس در داروخانه کار می کرد؛ شغلی که تأثیر زیادی بر نوشته های او داشته است: بسیاری از قتل هایی که در کتاب هایش رخ می دهند از طریق خوراندن سم به مقتولان صورت می گیرند.در هشتم دسامبر ۱۹۲۶ وقتی در سانینگ دیل واقع در برکشر زندگی می کرد به مدت ده روز ناپدید گردید و روزنامه ها در این مورد جاروجنجال فراوانی به پا کردند. اتومبیل او در یک گودال گچ پیدا شد و خود او را نیز نهایتا در هتلی واقع در هروگیت یافتند. آگاتا اتاق هتل را با نام خانمی که اخیرا شوهرش اعتراف کرده بود با وی رابطه عاشقانه دارد، کرایه کرده بود و در توضیح این ماجرا ادعا کرده بود که در اثر ضربه ی روحی ناشی از مرگ مادر و خیانت شوهر دچار فراموشی شده بوده است. آگاتا در سال ۱۹۳۰ با باستان شناسی به نام سر ماکس مالووان که ۱۴ سال از او جوان تر بود، ازدواج کرد و با او به سفرهای فراوانی رفت. رد پای این سفرها و شهرها و کشورهایی که او از آن ها دیدن می کرد را می توان در بیشتر داستان هایش که وقایع آن ها در کشورهای شرقی (خاورمیانه) رخ می دهند، دید. ازدواج او با مالووان در ابتدا ازدواجی موفق و شاد بود. این ازدواج توانست با وجود ماجراجویی های عشقی خارج از ازدواج مالووان، مدتی نسبتا طولانی دوام بیاورد.

گفت و شنودهایی درباره کتاب مصیبت بی گناهی
تنش ها و سوء ظن های خانوادگی به طرز ماهرانه ای مدیریت می شوند و راه حل مشخصا شگفت انگیز است.
New York Times
دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.