کتاب مرگ ایوان ایلیچ
The Death of Ivan Ilyich
نویسنده کتاب
لئو تولستوی
ناشر کتاب
انتشارات نشر چشمه
مترجم کتاب
سروش حبیبی
ویژگی های کتاب مرگ ایوان ایلیچ
کد کتاب:
2525
شابک:
9789643625849
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
104
سال انتشار شمسی:
1403
سال انتشار میلادی:
1886
نوع جلد:
شومیز
سری چاپ:
98
120,000 تومان
در صورت عدم موجودی و یا تغییر قیمت این محصول، قبل از ارسال با خریدار هماهنگ میگردد.
نحوه ارسال
بازه ارسال: بین ۷ تا ۱۰ “روز کاری”
دسته بندی های موضوعی کتاب مرگ ایوان ایلیچ
معرفی کتاب مرگ ایوان ایلیچ
به فروشگاه اینترنتی کتاب بوک از ما خوش آمدید! دنیایی از کتاب های متنوع و جذاب در انتظار شماست. شما میتوانید معرفی محصول مورد نظرتان رو در ادامه بخونید.
نقد و بررسی کتاب مرگ ایوان ایلیچ
این رمان که به عنوان یکی از برترین شاهکارهای ادبیات در رابطه با موضوع مرگ در نظر گرفته می شود، به داستان قاضیای می پردازد که در طول زندگی خود، به اجتناب ناپذیری مرگ، تنها در حد فکری گذرا اندیشیده است. اما یک روز، مرگ حضور خود را اعلام می کند و او با حیرت و سرگشتی فراوان مجبور می گردد که با میراییِ خود رو به رو شود. تولستوی در این کتاب از مخاطبین می پرسد: انسانی نه چندان متفکر، چگونه با تنها لحظه ی حقیقی در زندگی اش مواجه خواهد شد؟ کتاب مرگ ایوان ایلیچ، نگاهی بسیار جذاب و گاهی اوقات دلهره آور به پرتگاه مرگ است و علاوه بر این، به مخاطبین نوید می دهد که می توان در هر لحظه از زندگی به آرامش روحی و معنوی رسید.
درباره نویسنده کتاب لئو تولستوی
ویژگی های کتاب مرگ ایوان ایلیچ
- جزو لیست برترین کتاب های تاریخ ادبیات به انتخاب انجمن کتاب نروژ
- فیلم هایی بر اساس این کتاب در سال های مختلف ساخته شده است.

گفت و شنودهایی درباره کتاب مرگ ایوان ایلیچ
پرداختی قدرتمند و تکان دهنده به مرگ.
شاهکاری از واقع گرایی روانشناسانه و ژرفای فلسفی.
نگاهی خیره و بدون ترحم به پرتگاه مرگ و ذات انسان.
خلاصه هایی از کتاب مرگ ایوان ایلیچ
و راستی راستی هم چنین بود. به لحاظ افکار عمومی بالا می رفتم، اما به همان نسبت زندگی از من کناره می گرفت. و حالا دیگر کار از کار گذشته است و چیزی جز مرگ وجود ندارد. نکند راستی راستی کل زندگی ام غلط بوده باشد؟
در مدرسه کارهایی کرده بود که قبلا به نظرش بسیار ننگ آلود می آمد، و سبب می شد پس از انجام این کارها از خودش منزجر شود. اما بعدها همین که دید آدم های اسم و رسم دار هم دست به چنین اعمالی می زنند و به چشم خطا به آن ها نگاه نمی کنند، نه اینکه بگوییم این توانایی را یافت آن ها را درست تلقی کند، بلکه یکسره از یاد ببرد یا از یادآوری آن ها ذره ای هم خاطرش پریش نشود.
وحشت پیشین خود را از مرگ، که به آن عادت کرده بود می جست و آن را نمی یافت. «پس کجاست؟ چه مرگی؟» دیگر وحشتی از مرگ نداشت. زیرا دیگر اثری از مرگ پیدا نبود. به جای مرگ روشنایی بود.
دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.