«فابیان»، اثری از اریش کستنر نویسنده آلمانی است که اولین بار در سال 1931 منتشر شد. این رمان در برلین دهه 1920 و سالهای پایانی جمهوری وایمار رخ میدهد و تصویری طنزآمیز و در عین حال تراژیک از جامعهای در حال فروپاشی اخلاقی و سیاسی ارائه میدهد. داستان زندگی یاکوب فابیان، روشنفکری بدبین و منفعل را دنبال میکند که در برلینی پر از فساد، انحطاط و افراطهای سیاسی به جستجوی معنای زندگی میپردازد. کستنر از این رمان برای نقد تند فرهنگی و اجتماعی جامعه آلمان در آستانه روی کار آمدن نازیها استفاده میکند.یاکوب فابیان، نویسنده تبلیغاتی و فارغالتحصیل دانشگاه، در برلین زندگی میکند؛ شهری که با بحرانهای اقتصادی و اخلاقی دست و پنجه نرم میکند. فابیان خود را یک اخلاقگرا میداند اما بیشتر به عنوان ناظری منفعل عمل میکند تا کسی که در جهان خود مداخله کند. او شاهد فروپاشی اخلاقی و اجتماعی جامعه است و در عین حال تلاش میکند جایگاه خود را در دنیایی که بهواسطه فساد و ناامیدی فرو میریزد، پیدا کند. دوست نزدیک او، لابود، یک فعال سیاسی ایدهآلیست است، اما دیدگاههای او در تضاد کامل با بدبینی فابیان قرار دارد. در میان زندگی شبانه و افراطهای برلین، فابیان با طیف گستردهای از شخصیتها مواجه میشود که نمایانگر زوال اخلاقی آن زمان هستند. زندگی او زمانی پیچیدهتر میشود که با کورنلیا، زنی جاهطلب، وارد رابطه میشود. کورنلیا نیز مجبور است صداقت و آرمانهای خود را برای موفقیت قربانی کند، که باعث تشدید بحرانهای اخلاقی و عاطفی در داستان میشود. فابیان در پایان شغل خود را از دست میدهد، رابطهاش با کورنلیا از هم میپاشد و دوستش لابود پس از ناامیدی از سیاست خودکشی میکند. در نهایت، فابیان با غرق شدن در تلاش برای نجات یک کودک، به شکلی نمادین و تلخ میمیرد که بیانگر شکست او در تاثیرگذاری واقعی بر دنیای اطرافش است. این رمان تصویرگر زوال اخلاقی و اجتماعی جامعه در دوران جمهوری وایمار است. فابیان با نگاه بدبینانه خود به انحطاط فرهنگی و مادیگرایی که در جامعهاش فراگیر شده است، بازتابی از بحرانهای اخلاقی زمانهاش است. کستنر در این رمان به تصویر کشیدن بیثباتی سیاسی آلمان در آستانه صعود نازیها میپردازد. شهر برلین نماد جامعهای است که در آستانه فروپاشی است و رمان به وضوح نشان میدهد که چگونه شرایط اجتماعی و سیاسی به افراطگرایی و سرکوب اخلاقی منجر میشود. شخصیت فابیان با آنکه از فساد و زوال اطراف خود آگاه است، در برابر آن بیعمل میماند. او نمیتواند -یا نمیخواهد- به شکلی موثر در دنیای اطرافش دخالت کند. این در حالی است که لابود، دوست او، به دنبال عمل است، اما تلاشهایش بیثمر میماند و در نهایت به تراژدی ختم میشود. رابطه فابیان با کورنلیا نشاندهنده این است که عشق و صداقت نیز در جهانی که تحت تأثیر مادیگرایی و انحطاط قرار دارد، محکوم به شکست است. فشارهای اجتماعی، ایدهآلهای شخصی را به چالش میکشد و باعث از هم پاشیدگی روابط و آرمانها میشود.«فابیان»، رمانی است که با طنز تلخ و نقد تیز، به بررسی بحرانهای اخلاقی و سیاسی جامعه آلمان در آستانه دیکتاتوری نازی میپردازد. اریش کستنر با روایت زندگی فابیان، به زوال فرهنگی جمهوری وایمار و ظهور فاشیسم میپردازد. این رمان با ترکیب نگاه طنزآمیز و دیدگاه انتقادی، اثری هشداردهنده است که تأثیر انحطاط اخلاقی و افراطگرایی سیاسی بر سرنوشت انسانها را به تصویر میکشد.

گفت و شنودهایی در مورد کتاب فابیان
من یکی از شیفتگان فابیانم و آن را تابهحال دو بار خواندهام.
گراهام گرین
درباره نویسنده کتاب: اریش کستنر
امیل اِریش کِستْنِر (به آلمانی: Emil Erich Kästner) با نام مستعار ملخیور کورتز (Melchior Kurtz) (زاده 13 فوریه 1899 در درسدن – درگذشته 29 ژوئیه 1974 در مونیخ) نویسنده، شاعر، فیلمنامهنویس و طنزپرداز آلمانی بود که بیشتر به خاطر شوخطبعی، اشعار تیزبینانه اجتماعی و پرداختن به ادبیات کودکان شناخته شدهاست. اِریش کستنر پس از گذراندن دوره تربیت معلم، در سال 1917 و در بحبوحهٔ جنگ اول جهانی به عنوان سرباز به جبهههای جنگ فرستاده شد. در جبههٔ جنگ به بیماری قلبی دچار گشته و در حالی که به شدت ضعیف و بیمار شده بود، به خانه بازگشت. بعد از بازگشت از جبهههای جنگ نخست در یک بانک شروع به کار کرد و سپس به تحصیل در رشته «زبان و ادبیات آلمان»، تاریخ و فلسفه پرداخت. از سال 1927 میلادی به عنوان نویسنده و خبرنگار غیر وابسته، در شهر برلین اقامت گزید. اولین آثار او شامل نمایشنامههای انتقادی و سیاسی آمیخته به طنز میباشد. در سال 1931 میلادی با نوشتن رمان «فابیان» نیش تیز قلم را متوجه فاشیسم، ارتش سالاری و بینش منحط خورده بورژوازی نمود. همگام با خلق آثار ادبی و نمایشنامه هائی مانند «مدرسه دیکتاتورها» با شماری از نشریات در ستون انتقادی- سیاسی- علمی همکاری میکرد. فیلم نامه و داستانهای کودکان که به شیوهای مهیج در ارتباط با آموزش آنان مینگاشت از جمله فعالیتهای اریش کستنر است که معروفترین آنها «امیل و کارآگاهان» میباشد. این کتاب به صورت فیلم و تئاتر نیز نمایش داده شدهاست. امیل و کارآگاهان به سی زبان مختلف ترجمه و جزو آثار جاودانه ادبیات کودکان محسوب میشود. اریش کستنر به علت فعالیتهای سیاسی مجبور بود که نوشتههایش را غالباً با اسم مستعار منتشر کند، اسامی مستعاری که وی استفاده میکرد، عبارت بودند از: Melchior Kurtz ملشیور کورتس، Robert Neuner، روبرت نوینر و عیره. علیرغم به آتش کشیدن آثارش به وسیله فاشیستها در سال 1933 میلادی و سلب کامل حقوق و آزادیهای نویسندگی از وی در سال 1942 میلادی، هرگز به خارج از آلمان مهاجرت نکرد و کتابهایش را در دیگر کشورها منتشر نمود. بعد از جنگ جهانی دوم در سال 1945 میلادی، اریش کستنر سردبیری ستون ادبی- انتقادی نشریه «نویه زایتونگ» در مونیخ و مدیریت مجله نوجوانان «پنگوئن» را به عهده گرفت. در سال 1957 میلادی به مقام ریاست انجمن قلم آلمان فدرال و در همین سال به دریافت جایزه گئورگ-بوشنر مفتخر شد. در این هنگام شصت ودوساله بود.
دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.