جملات زیبا و پرچالش کتاب پیش رو، همچون غذایی لذیذ در سفرهای گسترده، ما را جذب خود میکند تا در جریان داستان زندگی سرآشپزی مرموز قرار بگیریم؛ داستانی که از زبان شاگرد و همکار قدیمیاش روایت میشود و تقریبا تا پایان آن نام شخصیت اصلی همان سرآشپز باقی میماند. تمایل به کشف مسیری که دختر جوان خودساخته قدم به آن میگذارد و در آن، سرنوشت درها را به رویش میگشاید و او را در کمال سادگی به شهرت میرساند، خواننده را غرق در ماجرا میکند.

قسمت هایی از کتاب سرآشپز
یک بار سرآشپز دربارۀ فیلمهایی که مشتریها برایش بازی میکردند گفت چقدر اینها احمقاند!
همچنین مدعی بود که یکسوم آنچه دربارۀ آشپزیاش مینویسند نمیفهمد و کسانی را تأیید میکرد که معتقد بودند باهوش نیست و برحسب اتفاق به چنین مهارتی دست یافته است.
بله، به تصور آنها خدای سخت، خدای پرتوقع آشپزی، برحسب تصادف استعدادش را در این زن کوچکاندام سختگیر و کمی ابله متبلور ساخته بود.
همانطور که پیشتر گفتم، دوست داشت بدون حقه و نیرنگ دربارهاش قضاوت کنند، از مجیزها فرار میکرد.
ازجمله کسانی نبود که با بازی کردن مداوم نقش آدمی سادهلوح تبدیل به چنین موجودی میشوند و از یاد میبرند که ابتدا فقط یک نقش بوده، نه، این شخصیت فقط او را مکارتر و زیرکتر و نامحسوس گستاخ میکرد.
درباره نویسنده کتاب: ماری اندیای
ماری اندیای، زاده ی 4 ژوئن 1967، رمان نویس و نمایشنامه نویس فرانسوی است. اندیای، نویسندگی را در دوازده سالگی آغاز کرد و اولین رمان خود را در هفده سالگی به انتشار رساند. او در سال 2009، جایزه ی ادبی گنکور را از آن خود کرد.
دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.