به من میگویند چوبکبریت. گوشهای بزرگی دارم.پدر و مادرم یادشان رفته که من وجود دارم و به جز دخترخالهام، زابت، دوستی ندارم.اما همه چیز قرار است تغییر کند!یکروز چهار تا پسر بدجنس میخواستند صورتم را سنباده بکشند تا ببینند که واقعا مثل چوبکبریت روشن میشوم یا نه. یکدفعه پسر ناشناس و مرموزی به کمکم آمد، ناشناسی که من را با اسم کوچک صدا میزند؛ زوئلی. و هیچوقت هم مسخرهام نمیکند.

درباره نویسنده کتاب: مری پتون
ماری پوتوین، متولد 25 نوامبر 1971 در سادبری، نویسنده کبکی است.ماری پوتوین که در سادبری (انتاریو) از پدر و مادری کبکایی متولد شد، در وودرویل بزرگ شد. او پس از چندین سال زندگی در مونترال، در حال حاضر در سنت سوور، در لاورنتی ها زندگی می کند.
دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.