نقد و بررسی کتاب در دفاع از فهم
تصیویر آلبر کامو ناآرام، کلمه ساز و آشتی ناپذیر را بیشتر هر جا در سخنرانی هایش میتوان یافت. کامو خطیبی چیره دست بود، علاوهبر اینکه قدرتی در نویسندگی، جستارنویسی، تفکر فلسفی و روزنامه نگاری داشت، سخنرانی های او چندان مشهور و متواترند که انگار آن ها را در گوشه و کنار خوانده ایم. او فریاد آزادی و حرمت به انسان را برمیآورد، حال این فریاد برای یادبود پایان جنگ باشدیا در اوج التهاب در الجزایر عزیزش، در نکوهش نازیسم آتش افرپز باشد یا نفی کمونیسم. نویسندهی طلعون هیچگاه رحم نکرده به اندیشه هایی که انسان را به هر شکلی مبتذل و تحت انقیاد ایدئولوژی میخواست. بر ضد «چوبه های دار» سخن گفت، بر ضد تمام دیکتاتور ها و بر ضد تانک هایی که بیمحابا از روی آدم ها رد می شدند. کلمات کامو کهنه نشدهاند و ، برعکس زمان تازهتر شان کرده است. این سخنرانی ها صدایی است که هیچگاه فراموش نشد. کامو در یکی از این سخنرانی ها با نسل های تازه می گوید : «آنچه را بر ما گذشت از یاد نبرید تا به آزادی، به حقوق و تکالیفش، وفادار بمانید. از یاد نبرید تا هرگز نپذیری، هرگز، که کسی هر قدر هم بزرگ یا حزبی هرقدر هم قوی به جای شما فکر کند و راهتان را به شما دیکته کند.»
درباره نویسنده کتاب آلبر کامو
آلبر کامو، زاده ی ۷ نوامبر ۱۹۱۳ و درگذشته ی ۴ ژانویه ۱۹۶۰، نویسنده، فیلسوف و روزنامه نگار فرانسوی بود. او یکی از نویسندگان بزرگ قرن بیستم و خالق کتاب مشهور بیگانه است.پدرش «لوسین کامو» فرانسوی فقیری بود که در الجزیره برزگری می کرد و در آنجا با زن خدمتکاری که اهل اسپانیا بود ازدواج کرد و صاحب دو فرزند به نام های لوسین (هم نام پدر) و آلبر شد. کودکی کامو در یک زندگی فقیرانه ی طبقه ی کارگری سپری شد. او در تعطیلات تابستانی در برابر دریافت دستمزدی اندک در مغازه ها کار می کرد؛ سپس به آموختن انگلیسی پرداخت و با زبان اسپانیایی آشنا شد، ولی نتیجه ی کار مطلوب نبود. در سال ۱۹۳۰ و با دریافت دیپلم، نخستین گام را به سوی ترقی برداشت. سپس در دسامبر همان سال نخستین نشانه های ابتلاء به بیماری سل در او نمایان شد و به همین خاطر مجبور شد فوتبال را کنار بگذارد، هرچند که تا آخر عمر کوتاهش یک تماشاچی فوتبال باقی ماند.در سال ۱۹۳۵ لیسانس فلسفه را گرفت و در ماه مه سال ۱۹۳۶ پایان نامه ی خود را درباره نویسنده کتاب ی فلوطین ارائه داد.کامو در ۱۹۳۴ با «سیمون هیه»، دختری جوان، ثروتمند، زیبا و البته معتاد به مرفین ازدواج کرد و دو سال بعد در اثر خیانت هایی از هر دو طرف و با تحمل «تجربه ای دردناک» از هم جدا شدند. ازدواج دوم کامو در ۱۹۴۰ بود و او با فرانسین فور، که یک پیانیست و ریاضی دان بود، ازدواج کرد.در ۱۹ دسامبر ۱۹۴۱ کامو اعدام «گابریل پری» را شاهد بود که این واقعه به قول خودش موجب متبلور شدن حس شورش علیه آلمان ها در او شد. کامو در بعداز ظهر چهارم ژانویه ۱۹۶۰ و در سن ۴۷ سالگی بر اثر سانحه ی تصادف نزدیک سن، در شهر ویل بلویل درگذشت. در جیب کت او یک بلیط قطار استفاده نشده پیدا شد، او ابتدا قرار بود با قطار و به همراه همسر و فرزندانش به سفر برود ولی در آخرین لحظات پیشنهاد دوست ناشرش را برای همراهی پذیرفت تا با خودروی او سفر کند.

خلاصه هایی از کتاب در دفاع از فهم
بخشی از سخنرانی دانشگاه اوپسالا چهاردهم دسامبر 1957، «نتیجه گیری من آسان خواهد بود. حتی در میان همین هیاهو و وحشت تاریخمان می گویم: «خوش باشیم». باید خوش باشیم که مرگ اروپای دروغ گو و راحت طلب را به چشم دیده ایم و با حقایقی تلخ و بی رحم مواجه شده ایم.خوش باشیم، در مقام انسان، چون فریبی قدیمی رنگ باخته و واضح و روشن می بینمم آن چیزی را که تهدیدمان می کند و خوش باشیم در مقام هنرمند که بیدار شده ایم و گوش هایمان باز است و چاره ای جز تماشای فلاکت، زندان ها و خون نداریم. اگر در برابر این نمایش بتوانیم یاد روزها و چهره ها رادر خاطر نگه داریم و اگر در برابر زیبایی جهان بتوانیم ستم دیدگان را از یاد نبریم آن وقت است که هنر غرب آرام آرام شکوه و توان خویش را بازخواهد یافت.
دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.