کتاب آفرینش خود
آفرینش خود
Selves & Not-Self
نویسنده کتاب
تانیسارو بیکو
ناشر کتاب
انتشارات ترنگ
مترجم کتاب
مرتضی کشمیری
ویژگی های کتاب آفرینش خود
کد کتاب:
85913
شابک:
978-6227741032
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
117
سال انتشار شمسی:
1403
سال انتشار میلادی:
1969
نوع جلد:
شومیز
سری چاپ:
1
135,000 تومان
در صورت عدم موجودی و یا تغییر قیمت این محصول، قبل از ارسال با خریدار هماهنگ میگردد.
نحوه ارسال
بازه ارسال: بین ۷ تا ۱۰ “روز کاری”
دسته بندی های موضوعی کتاب آفرینش خود
معرفی کتاب آفرینش خود
به فروشگاه اینترنتی کتاب بوک از ما خوش آمدید! دنیایی از کتاب های متنوع و جذاب در انتظار شماست. شما میتوانید معرفی محصول مورد نظرتان رو در ادامه بخونید.
نقد و بررسی کتاب آفرینش خود
کتاب آفرینش خود نوشتهی تانیسارو بیکو، مجموعهای از هشت سخنرانی را شامل میشود که در یک دورهی خلوتنشینی ده روزه انجام شده است. سخنران که خود در سنت بودایی تایلندی آموزش دیده، به آموزهی «ناخود» یا «آناتا» در تعالیم بودایی پرداخته است. خبرگی او در شرح و بسط این آموزه، کتابی با چالشهایی شیرین برای تأمل و تفکر و گاهی رها کردن و غرق شدن در نادانستگی پدید آورده است.
به نظر میرسد آموزشهای بودا دربارهی آناتا، یا ناخود، برای اغلب غربیها رازآلود است. وقتی که عبارت «ناخود» را میشنویم، گمان میکنیم بودا به پرسشی پاسخ میدهد که ریشه در فرهنگ ما دارد؛ اینکه خود یا روح وجود دارد یا نه؟ – و پاسخی که انحرافی و گیجکننده است. گاهی به نظر میرسد که پاسخ منفی است، اما بودا به یک «نه» ی واقعی ملزم نیست – اگر خودی وجود نداشته باشد، چگونه میتوان دوباره متولد شد؟ گاهی به نظر میرسد که در پاسخ منفی او یک «بله» ضمنی پنهان است، اما چرا استخراج این «بله» اینقدر دشوار است؟ اگر قرار باشد تنها یک نکته از تمام کتاب آفرینش خود (Self and Not-Self) در خاطرتان بماند، به یاد داشته باشید که بودا، در آموزش دربارهی ناخود، به پرسش وجود یا عدم وجود «خود» پاسخی نمیدهد. این پرسش عملا کنار گذاشته شده است.
برای درک چرایی آن، باید به رویکرد بودا به آموزش به طور عام و رویکردش به سوالات به طور خاص نگاهی بیندازیم. میگویند هنگامی که بودا همراه گروهی از راهبها از جنگلی میگذشت، مشتی برگ از روی زمین برداشت و گفت آموزههای او مانند همین برگها هستند. برگها در جنگل، همانند خردی هستند که در بیداریاش به آن دست یافته است. برگهایی که در دست اوست تنها دو موضوع را پوشش میدهد: ریشه رنج چیست و چگونه میتوان به آن پایان داد.
بودا پس از بیداریاش میتوانست دربارهی همه چیز صحبت کند، اما او ترجیح داد فقط به دو موضوع بپردازد. برای فهم آموزههای او، نه تنها باید درک کرد که او دربارهی رنج و پایان آن چه گفت، بلکه باید فهمید که چرا این موضوعات اهمیت بسیار زیادی دارند.
تانیسارو بیکو (Bhikkhu Ṭhānissaro) میگوید هدف آموزههای بودا این بود که به مردم کمک کند تا شادی حقیقی را دریابند. او گمان نمیکرد که همهی موجودات ذاتا بد یا خوبند، اما میپنداشت که همه خواهان شادی هستند. به هر حال، آنها در رنجها سردرگم شدهاند، پس به کمک نیاز دارند تا راهی به شادی اصیل بیابند. در حقیقت، این احساس سردرگمی یکی از مهمترین سوالات را به ذهن میآورد: «آیا کسی هست که بداند چگونه میتوان به رنج پایان داد؟» بودا پاسخ صریحی به این پرسش حیاتی میدهد و برای مردم آنچه را که نیاز دارند و با ناامیدی در پی آن هستند فراهم میکند: توصیههایی برای چگونگی پایان دادن به رنج. به عبارت دیگر، بودا ترجیح داد مهربانانهترین خرد را در اختیار دیگران قرار دهد.
درباره نویسنده کتاب تانیسارو بیکو

خلاصه هایی از کتاب آفرینش خود
زیست شناسی در استرالیا، جوجه غازی را که مادرش مرده بود، بزرگ کرد. جوجه غاز به زیست شناس عادت کرد و همه جا به دنبال او می رفت. در طول تابستان، مدتی که زیست شناس کارش را در حیاط خانه انجام می داد غاز در آن جا او را دنبال می کرد. وقتی پاییز فرا رسید، زیست شناس فهمید که باید غاز را به داخل خانه ببرد. یک روز عصر، وقتی که معمولا به غاز غذا می داد، این کار را نکرد، در عوض وارد خانه شد و در را باز گذاشت. غاز به دنبال او وارد خانه شد. مسیر ورودی خانه راهرویی طولانی بود که از در شروع می شد و به پنجره ای در طرف دیگر خانه می رسید. در میانه راه، سمت راست، راه پله ای به طبقه دوم بود. زیست شناس آن جا زندگی می کرد. غاز به محض ورود به خانه فورا وحشی شد زیرا تا آن لحظه هیچ وقت در فضای بسته نبود. به سمت پنجره دوید تا فرار کند اما فهمید که نمی تواند از پنجره بیرون برود. در این هنگام زیست شناس از پله ها بالا رفت و غاز را صدا کرد. غاز برگشت و او را تا بالای پله ها دنبال کرد، و در آن جا زیست شناس به غاز غذا داد.
از آن روز به بعد، هر وقت که غاز وارد خانه می شد، ابتدا به سمت پنجره می رفت، سپس دور می زد و از پله ها بالا می رفت. هر چه زمان می گذشت، مسافتی که به سمت پنجره می رفت کوتاه تر و کوتاه تر می شد تا در نهایت، فقط پایین پله ها می ایستاد، پاهایش را به سمت پنجره تکان می داد و بعد از پله ها بالا می رفت.
یک روز زیست شناس دیر به خانه آمد. غاز خیلی گرسنه بود، به محض اینکه زیست شناس در را باز کرد غاز به بالای پله ها دوید. در نیمۀ راه پله، ایستاد و شروع به جست و خیز کرد. بعد کاملا از روی اراده از پله ها پایین آمد، به سمت پنجره رفت، دور زد، و دوباره از پله ها بالا رفت.
آشنا به نظر نمی رسد؟ وابستگی به عادت ها و اقدامات، سومین روشی است که از طریق آن عناصر را تغذیه می کنیم. وقتی در عادت ها و الگوهای رفتاری مان گیر می افتیم، مشغول گوش کردن به ندای غاز درون مان هستیم.
دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.