کتاب پیش از آنکه بمیرم، رمانی فانتزی نوشته ی لورن اولیور است که نخستین بار در سال 2010 منتشر شد.
اولیور با این رمان فوق العاده جذاب و پرفروش توانست نام خود را به عنوان یکی از برجسته ترین نویسندگان داستان های ادبیات نوجوان مطرح کند. برای دختری محبوب در دبیرستان به نام سامانتا کینگستون، دوازدهم فوریه یا همان «روز کیوپید» باید روز یک مهمانی بزرگ باشد؛ روزی سرشار از لذت، گل های رز و البته مزایایی که بودن در رأس هرم اجتماعی، با خود به همراه می آورد. و همین طور هم هست… تا این که سامانتا در حادثه ای دلخراش در همان شب جانش را از دست می دهد. با این وجود، او صبح روز بعد از خواب بیدار می شود. در حقیقت، سامانتا آخرین روز زندگی اش را هفت بار زندگی می کند تا این که درمی یابد به وجود آوردن حتی کوچکترین تغییرات، او را صاحب قدرتی ورای تصوراتش خواهد کرد.
اولیور با این رمان فوق العاده جذاب و پرفروش توانست نام خود را به عنوان یکی از برجسته ترین نویسندگان داستان های ادبیات نوجوان مطرح کند. برای دختری محبوب در دبیرستان به نام سامانتا کینگستون، دوازدهم فوریه یا همان «روز کیوپید» باید روز یک مهمانی بزرگ باشد؛ روزی سرشار از لذت، گل های رز و البته مزایایی که بودن در رأس هرم اجتماعی، با خود به همراه می آورد. و همین طور هم هست… تا این که سامانتا در حادثه ای دلخراش در همان شب جانش را از دست می دهد. با این وجود، او صبح روز بعد از خواب بیدار می شود. در حقیقت، سامانتا آخرین روز زندگی اش را هفت بار زندگی می کند تا این که درمی یابد به وجود آوردن حتی کوچکترین تغییرات، او را صاحب قدرتی ورای تصوراتش خواهد کرد.
تحریرهایی موجز از کتاب پیش از آنکه بمیرم
It raises thought-provoking questions about love and death.
این اثر، سوالات تفکربرانگیزی را درباره ی عشق و مرگ مطرح می کند.
Goodreads
A compelling book with a powerful message.
کتابی هیجان انگیز با پیامی قدرتمند.
ALA Booklist
Unexpectedly rich.
به شکل غیرمنتظره ای غنی.
Kirkus Reviews
خلاصه های کوتاه از کتاب پیش از آنکه بمیرم
این خیلی باعث تعجبمه که چقدر راحت همه چیز عوض می شه، چقدر آسونه که از همون مسیر همیشگی شروع کنی و از جای تازه ای سر در بیاری. فقط یه قدم اشتباه یه مکث، یه راه انحرافی کافیه تا عاقبت دوستای جدید پیدا کنین، یا یه اتفاق بد بیفته، یا رابطه تون به فنا بره. قبلا هرگز به ذهنم خطور نکرده بود؛ قبلا هرگز قادر به دیدنش نبودم. و این باعث می شه به طور ناخوشایندی حس کنم شاید همه این احتمالات در یک زمان وجود دارن، مثلا تو هر لحظه ای که زندگی می کنیم هزاران لایه ی دیگه زیر اون هست که متفاوت به نظر می رسه.
شاید من و لیندزی دوستای صمیمی هستیم و هر دو از هم بیزاریم. شاید من فقط به اندازه یه کلاس ریاضی با هرزگی فاصله دارم، درست مثل آنا کارتولو. شاید منم در عمق وجودم مثل اونم. شاید همه مون هستیم.
یه دوست خوب، رازت رو برات نگه می داره. اما بهترین دوستت بهت کمک می کنه که رازهات رو پیش خودت نگه داری.

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.