پنلوپیاد
The Penelopiad
نویسنده کتاب
مارگارت آتوود
ناشر کتاب
انتشارات نشر نی
مترجم کتاب
طهورا آیتی
ویژگی های پنلوپیاد
| کد کتاب : | 1223 |
|
مترجم : |
طهورا آیتی |
|
شابک : |
978-964-185-414-2 |
|
قطع : |
رقعی |
|
تعداد صفحه : |
248 |
|
سال انتشار شمسی : |
1394 |
|
سال انتشار میلادی : |
2005 |
|
نوع جلد : |
شومیز |
|
سری چاپ : |
1 |
|
: |
— |
نحوه ارسال
بازه ارسال: بین ۷ تا ۱۰ “روز کاری”
دسته بندی های موضوعی پنلوپیاد
معرفی پنلوپیاد
به فروشگاه اینترنتی کتاب بوک از ما خوش آمدید! دنیایی از کتاب های متنوع و جذاب در انتظار شماست. شما میتوانید معرفی محصول مورد نظرتان رو در ادامه بخونید.
در داستان ادیسه اثر هومر، پنلوپه که همسر ادیسه است، به عنوان نماد و نمونه ی کامل یک همسر وفادار به تصویر کشیده می شود. زمانی که ادیسه برای جنگیدن در نبرد تروآ راهی سفر می شود، پنلوپه بیست سال را به تنهایی می گذراند و در مواجهه با شایعاتی رسواکننده، موفق می شود پادشاهی ایثاکا را حفظ کند، پسر سرکش و متمرد خود را بزرگ کند و به بیش از صد خواستگار جواب منفی دهد. هنگامی که ادیسه پس از تحمل سختی های فراوان، غلبه بر هیولاها و تعامل با خدایان به خانه بازمی گردد، خواستگارها و دوازده تن از ندیمه های پنلوپه را می کُشد. اتوود با پرداختی درخشان به حکایتی کهن، تصمیم گرفته که روایت این داستان را به پنلوپه و دوازده ندیمه اش بسپارد و این سوال را مطرح کند: چه چیزی باعث مرگ ندیمه ها شد و قصد و نیت واقعی پنلوپه چه بود؟ اتوود با لطافت طبع و جذابیت همیشگی داستان های درخشانش، در این رمان به پنلوپه، زندگی و واقعیتی جدید می بخشد و عزم خود را به منظور پیدا کردن جوابی برای معمایی کهن جزم می کند.
تحریرهایی موجز از کتاب پنلوپیاد
Witty and wise.
خردمندانه و با لطافت طبع.
Barnes & Noble
Enjoyable and intelligent.
لذت بخش و هوشمندانه.
Daily Telegraph
A brilliant tour de force.
دستاوردی درخشان.
National Post
خلاصه های کوتاه از کتاب پنلوپیاد
قلب هم کلید بود هم قفل و کسی که می توانست قلب انسان ها را رام کند و رازهایشان را بفهمد، در رام کردن سرنوشت و به دست گرفتن رشته ی تقدیر خویش نیز موفق می شد .
حالا که بقیه کم آورده اند، نوبت من است تا کمی قصه ببافم. این را به خودم مدیونم. مجبور شدم کمی روی خودم کار کنم تا بتوانم این کار را بکنم: قصه گویی هنر پستی است. پیرزن ها، گداهای ولگرد، آوازخوانان کور، نیمچه خدمتکارها و بچه ها که کلی وقت برای تلف کردن دارند، پی این حرف ها هستند. زمانی اگر ادای نقال ها را درمی آوردم و به من می خندیدند هیچ چیز مضحک تر از اشراف زاده ای نیست که دور و بر هنر بپلکد اما حالا کی دیگر به نظر مردم اهمیت می دهد؟ نظر مردم این پایین؛ نظر این سایه ها، این پژواک ها. پس من ریسمان خودم را می ریسم.
اکنون که مرده ام، همه چیز را می دانم.

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.