پزشک قانونی
مجموعه باشگاه قتل زنان
The Medical Examiner: A Women's Murder Club Story
نویسنده کتاب
جیمز پترسون
ناشر کتاب
انتشارات مجید (به سخن)
مترجم کتاب
مهدی قربانی
ویژگی های پزشک قانونی
| کد کتاب : | 721 |
|
مترجم : |
مهدی قربانی |
|
شابک : |
978-964-453-081-4 |
|
قطع : |
رقعی |
|
تعداد صفحه : |
136 |
|
سال انتشار شمسی : |
1403 |
|
سال انتشار میلادی : |
2017 |
|
نوع جلد : |
شومیز |
|
سری چاپ : |
3 |
|
: |
22 مرداد |
50,000 تومان
در صورت عدم موجودی و یا تغییر قیمت این محصول، قبل از ارسال با خریدار هماهنگ میگردد.
نحوه ارسال
بازه ارسال: بین ۷ تا ۱۰ “روز کاری”
دسته بندی های موضوعی پزشک قانونی
معرفی پزشک قانونی
به فروشگاه اینترنتی کتاب بوک از ما خوش آمدید! دنیایی از کتاب های متنوع و جذاب در انتظار شماست. شما میتوانید معرفی محصول مورد نظرتان رو در ادامه بخونید.
وقتی که دو جسد را به سردخانه ی پزشکی قانونی می آورند، کلر واشبرن در می یابد که شب پرکاری را در پیش رو دارد. اما زمانی که کلر می فهمد یک از این دو نفر هنوز زنده است، بسیار شوکه می شود. فردی که هنوز زنده است، زنی میلیونر است که در هتلی به او سؤ قصد شده بود. همراه این زن، جسد مردی به سردخانه آورده شده که در زمان حمله، در کنار زن بوده است.
این زن چگونه زنده مانده و چه کسی می خواسته او را بکشد؟ جیمز پاترسون با نوشتن رمان پزشکی قانونی، داستان معمایی جذاب دیگری را برای طرفداران پرشمار خود تدارک دیده که بدون شک، علاقه مندان به تریلرهای نفسگیر و هیجان انگیز را به وجد خواهد آورد.
تحریرهایی موجز از کتاب پزشک قانونی
Pure and satisfying entertainment.
یک سرگرمی ناب و رضایت بخش.
Penguin
An excellent murder mystery book.
یک کتاب معمایی جنایی ممتاز.
Book Worm Periodical
A wonderful piece.
اثری شگفت انگیز.
Pechey Ponderings
خلاصه های کوتاه از کتاب پزشک قانونی
«اصلا چرا من این جا هستم؟» این سوال باعث شد که کانکلین بی درنگ از خودش بپرسد: «او چه چیزی را مخفی می کند؟» آن ها در یکی از اتاق های بیمارستان یادبود سنت فرانسیس بودند. خانم مورفی روی تخت خوابیده بود، در حالی که باندی دور بازوی راستش بسته شده بود.
کانکلین هفت تیرش را درآورد؛ ولی لوله اش را به سمت پایین نگه داشت. از طول اتاق نشیمن عبور کرد و به اتاق پذیرایی که مبلمان مدرنی داشت، رسید. از پنجره های دیوار پشتی، چمن ها و باغ آراسته با راهروی سنگفرش شده، دیده می شد. در سمت راست داخل چمن ها یک استخر قرار داشت. زمانی که او به انتهای خانه رسید، دوباره اسم آقای مورفی را صدا زد. صدای موسیقی را که از بیرون درهای شیشه ای کشویی می آمد، شنید. در آن جا یک دست مبلمان از جنس ساقه ی کاج رو به دریا بود. مردی بلند شد و در حالی که یک برگه کاغذ در دستش بود به سمت کانکلین برگشت؛ او درشت، خوش هیکل و خوش تیپ بود و چیزی شبیه یک ژاکت پشمی کشمیری نیمه زیپ دار و یک شلوار جین گران قیمت پوشیده بود و هیچ نشانه ای از آسیب دیدگی نداشت.
بازرس ریچارد کانکلین در حال انجام مصاحبه ای با یک زن قربانی بود. این زن، تنها شاهد شناخته شده ی قتل بود. اما سوژه ی مصاحبه، یعنی خانم جوآن مورفی کار بازرس را راحت نمی کرد. به وضوح معلوم بود که او پریشان، آسیب دیده و به احتمال زیاد کمی سرگردان است؛ همین مسأله باعث می شد که مصاحبه از مسیر اصلی اش خارج شود و از راه جنگل های عمیق و بالای صخره ها پیش برود. او هیچ چیز ندیده و هیچ چیزی را به یاد نمی آورد و در ابتدا دلیل پرس و جوی پلیس از خودش را نمی فهمید.

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.