رمان همدرد، برنده ی جایزه ی پولیتزر در ادبیات داستانی، رمانی بسیار تأثیرگذار و بااهمیت به شمار می آید. رمان همدرد، با ضرب آهنگ و تعلیق موجود در داستان های جنایی و با نثری قابل مقایسه با نویسندگانی همچون گراهام گرین و سال بلو، حماسه ای شگرف از عشق و خیانت است. راوی داستان، یک کمونیست و جاسوسی دوجانبه است که به گفته ی خودش، دارای دو ذهن مجزا است. او افسری فرانسوی-ویتنامی است که پس از بازپس گیری شهر سایگون توسط ارتش ویتنام، به آمریکا آمده است و در حالی که به همراه سایر پناه جویان ویتنامی در لس آنجلس، مشغول ساختن یک زندگی جدید است، به صورت پنهانی برای افسران ارشد کمونیست خود در ویتنام، جاسوسی می کند. او تحت نظر قرار می گیرد و برای جلوگیری از لو رفتن هویتش، مجبور به انجام و تحمل اعمال سخت و دردناکی می شود. او پس از این که درگیر عشق می شود، درمی یابد که آرمان های والایش با صداقت و وفاداری نسبت به دوستان و نزدیکان خود، به شدت در تضاد بوده و حتی ممکن است هیچ راه حلی برای آن پیدا نشود.
رمان همدرد، کاوشی برجسته در مورد هویت، رمانی نفس گیر و داستانی قدرتمند درباره ی عشق و دوستی است.
رمان همدرد، کاوشی برجسته در مورد هویت، رمانی نفس گیر و داستانی قدرتمند درباره ی عشق و دوستی است.
تحریرهایی موجز از کتاب همدرد
Extraordinary… Surely a new classic of war fiction.
فوق العاده… یک اثر کلاسیک جدید در ادبیات داستانی جنگ.
Washington Post
Mr. Nguyen is a master of the telling ironic phrases and the biting detail.
آقای نون، در گفتن عبارات طعنه آمیز و جزئیات گزنده، بسیار چیره دست و صاحب سبک است.
New York Times
Powerful and evocative… Gripping.
قدرتمند و الهام بخش… نفس گیر.
San Francisco Chronicle
خلاصه های کوتاه از کتاب همدرد
من یک جاسوسم، یک شبح، یک روح، یک مرد دوچهره. به همین دلیل شاید عجیب نیست که من دو تا ذهن هم دارم. من تصویر نامربوطی نیستم که از یک کتاب طنز یا یک فیلم ترسناک بیرون آمده باشد، هر چند بعضی ها طوری با من برخورد می کنند انگار یکی از آن شخصیت ها هستم.
باید اعتراف کنم استعدادی که نتوانی از آن استفاده کنی، استعدادی که خودش بر تو مسلط باشد، خطر محض است. اما در آن ماهی که من شروع به اعتراف کردم، نگاهم به دنیا خوش بینانه بود تا این که دیدگاهی مخاطره آمیز نسبت به آن داشته باشم و این طور شد که خطرات برای اولین بار رخ نشان دادند.
مشکل تو، زیادی فکر کردن نیست؛ مشکلت این است که به دیگران اجازه می دهی که بدانند به چه چیزی داری فکر می کنی.
	
				
				
		
		
		
		
		
		
		
		
		
		
		
		
		
		
		
		
دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.