مرکب مرگ

The Pale Horse

نویسنده کتاب

آگاتا کریستی

ناشر کتاب

انتشارات هرمس

مترجم کتاب

محمود حبیبی

ویژگی های مرکب مرگ

















کد کتاب : 2141

مترجم
:


محمود حبیبی



شابک
:

978-9643636319

قطع
:

پالتویی

تعداد صفحه
:

292

سال انتشار شمسی
:

1400

سال انتشار میلادی
:

1961

نوع جلد
:

شومیز

سری چاپ
:

9


:

27 آبان

255,000 تومان

در صورت عدم موجودی و یا تغییر قیمت این محصول، قبل از ارسال با خریدار هماهنگ می‌گردد.

نحوه ارسال

بازه ارسال: بین ۷ تا ۱۰ “روز کاری”

معرفی مرکب مرگ

به فروشگاه اینترنتی کتاب بوک از ما خوش آمدید! دنیایی از کتاب های متنوع و جذاب در انتظار شماست. شما می‌توانید معرفی محصول مورد نظرتان رو در ادامه بخونید.

کتاب مرکب مرگ، رمانی نوشته ی آگاتا کریستی است که نخستین بار در سال 1961 به چاپ رسید. مرگ یک کشیش باعث رقم خوردن اتفاقاتی شرورانه در مهمانخانه ای قدیمی در مناطق روستایی می شود. مارک ایستربروک می داند که برای سر در آوردن از این اتفاقات عجیب، باید از شروع ماجرا آغاز کند. اما شروع این ماجرا کجاست؟ آیا ضربه ی بی رحمانه به پشت سر کشیشی به نام پدر گورمان را باید شروع در نظر گرفت؟ یا این که شروع، ملاقات پدر گورمان از زنی خوابیده در بستر مرگ، درست دقایقی قبل از مرگ خودش، بود؟ شروع این ماجراهای مرگبار هر جا که باشد، مارک و همکارش، جینجر کوریگان، شاید خیلی زود آرزو کنند ای کاش آن را پیدا نکرده بودند.

تحریرهایی موجز از کتاب مرکب مرگ

A classic mystery by Queen of Mystery Agatha Christie.

یک داستان معمایی کلاسیک از ملکه ی داستان های معمایی، آگاتا کریستی.

Barnes & Noble

Highly ingenious, wholly enjoyable.

فوق العاده نبوغ آمیز، تماما لذت بخش.

Evening Standard

خلاصه های کوتاه از کتاب مرکب مرگ

دستگاه قهوه ساز پشت سرم مثل ماری زخمی صدا می کرد؛ صدایی اگر نگویم اهریمنی، اما شوم داشت. در روزگار ما شاید اکثر صداها این گونه به گوش من می رسد؛ غرّش رعب انگیز جت ها در آسمان، حرکت ترسناک و کند قطارها درون تونل ها، و ترافیک سنگین جاده که پایه های خانه را می لرزاند… حتی لوازم خانگی امروز، با وجود مفید بودن شان، صداهایی تولید می کنند که به نوعی زنگ خطر هستند. ماشین های ظرفشویی، یخچال ها، بخارپزها، جاروبرقی های پر سر و صدا، همه و همه انگار فریاد می زنند: «مواظب باش، من غول چراغ جادو هستم در خدمت شما، اما اگر نتوانید مهارم کنید…»

اما در آن شب خاص دچار یکی از آن تغییرات ناگهانی احساسی شدم، حالتی که همه نویسندگان با آن آشنا هستند. معماری مغول، امپراتورهای مغول، شیوه ی زندگی مغول ها و تمامی مشکلات خارق العاده ی ناشی از آن ناگهان در نظرم خاک و خاکستر شد. چه اهمیتی داشتند؟ اصلا چرا می خواستم درباره ی آن ها بنویسم؟ صفحات نوشته هایم را به سرعت ورق زدم و به عقب برگشتم تا آنچه را نوشته بودم، بازخوانی کنم. همه ی آنها در نظرم یکنواخت، ضعیف و عاری از هر گونه جذابیتی بود. چه کسی گفته «تاریخ مزخرف است»؟ هنری فورد؟ واقعا که راست گفته است.

ناگهان به نظرم رسید که انگار پلیدی الزاما همواره از نیکی باشکوه تر است. باید نمایشی به راه می انداخت. باید حرکت و مبارزه ای را آغاز می کرد. در واقع این سستی بود که بر پایداری می تاخت. و به نظر من پیروزی نهایی همیشه از آن پایداری بود. پایداری می توانست در مقابل هیبت کهن اسطوره ی نیکی، صدای یکنواخت او، دوبیتی آهنگینش، حتی جمله ی بی ربط «جاده ی پیچ در پیچی به پایین تپه می رسید، به شهر دنیای باستانی که من دوست می دارم…» که او می خواند، دوام بیاورد.

نظرات
0 بررسی
0
0
0
0
0

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مرکب مرگ”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات جدید در بوک از ما