مترجم دردها
Interpreter of Maladies
نویسنده کتاب
جومپا لاهیری
ناشر کتاب
انتشارات ماهی
مترجم کتاب
امیر مهدی حقیقت
ویژگی های مترجم دردها
| کد کتاب : | 1133 |
|
مترجم : |
امیر مهدی حقیقت |
|
شابک : |
978-964-93333-3-5 |
|
قطع : |
رقعی |
|
تعداد صفحه : |
224 |
|
سال انتشار شمسی : |
1403 |
|
سال انتشار میلادی : |
1999 |
|
نوع جلد : |
شومیز |
|
سری چاپ : |
18 |
|
: |
27 آبان |
215,000 تومان
در صورت عدم موجودی و یا تغییر قیمت این محصول، قبل از ارسال با خریدار هماهنگ میگردد.
نحوه ارسال
بازه ارسال: بین ۷ تا ۱۰ “روز کاری”
دسته بندی های موضوعی مترجم دردها
معرفی مترجم دردها
به فروشگاه اینترنتی کتاب بوک از ما خوش آمدید! دنیایی از کتاب های متنوع و جذاب در انتظار شماست. شما میتوانید معرفی محصول مورد نظرتان رو در ادامه بخونید.
کاراکترهای این مجموعه از داستان های جذاب و تأثیرگذار از لاهیری، با قدم گذاشتن روی مرز میان سنت های هندیِ به ارث گذاشته شده و سرگشتگی های دنیای مدرن، به دنبال عشقی ورای محدودیت های فرهنگی و زمان هستند. در یکی از داستان های این اثر فوق العاده موفق، زوجی هندی-آمریکایی باید با غم از دست دادن فرزندشان مواجه شوند در حالی که به خاطر قطع شدن برق، محل زندگی شان در بوستون در تاریکی فرو رفته است؛ در داستانی دیگر، مترجمی که در حال نشان دادن مناطقی از هند به خانواده ای آمریکایی است، با اعترافات حیرت انگیزی رو به رو می شود. جومپا لاهیری با بینش فرهنگی کم نظیر و مهارت های منحصر به فرد خود در داستان سرایی، مجموعه ای را خلق کرده که به این راحتی ها از ذهن مخاطب پاک نخواهد شد.
تحریرهایی موجز از کتاب مترجم دردها
Each story of this collection offers something special.
هر داستان از این مجموعه، چیز ویژه ای برای ارائه دارد.
USA Today
With a gift for illuminating the full meaning of brief relationships with lovers, family, friends.
با موهبتی برای روشن ساختن معنای کامل روابط کوتاه عشاق، خانواده و دوستان.
Time Out New York
Storytelling of surpassing kindness and skill.
داستان سرایی با شفقت و مهارتی خارق العاده.
San Francisco Chronicle
خلاصه های کوتاه از کتاب مترجم دردها
اطلاعیه می گفت موضوع موقت است: برقشان پنج شب، شبی یک ساعت قطع می شود؛ از ساعت هشت. در برف و بوران اخیر یکی از سیم های برق قطع شده بود و کارگردان بنا داشتند این شب ها که هوا گرم تر بود سیم را وصل کنند. خاموشی محدود به خانه های این خیابان ساکت پر دار و درخت می شد که با ایستگاه تراموا و ردیف مغازه های نماآجری چند قدم بیشتر فاصله نداشتند؛ و شبا و شوکمار سه سال بود در همین خیابان زندگی می کردند. شبا اطلاعیه را با صدای بلند و بیشتر برای خودش تا شوکمار خواند. گفت: چه خوب که قبلش خبر دادند. بعد رفت طرف آشپزخانه و بند کیف چرمی را که از جزوه هایش باد کرده بود از روی شانه سر داد و انداخت وسط هال. شلوار گرمکن خاکستری پوشیده بود با بارانی سرمه ای و کفش کتانی سفید. سر سی و سه سالگی شکل و قیافه ی زن هایی را پیدا کرده بود که یک موقع ادعا می کرد محال است عین آن ها لباس بپوشد.
هنوز، گاهی پیش می آید که هر مایلی که آمده ام، هر غذایی که خورده ام، هر کسی که شناخته ام و هر اتاقی که در آن خوابیده ام، مرا شگفت زده کند. هر چقدر هم که همه ی این ها معمولی به نظر آید، گاهی اوقات ورای تصور من است.
جذاب یعنی عشق ورزیدن به کسی که او را نمی شناسی.

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.