ماه غمگین ماه سرخ
Sad-Red moon
نویسنده کتاب
رضا جولایی
ناشر کتاب
انتشارات نشر چشمه
مترجم کتاب
ویژگی های ماه غمگین ماه سرخ
| کد کتاب : | 33132 |
|
شابک : |
978-6220105817 |
|
قطع : |
رقعی |
|
تعداد صفحه : |
168 |
|
سال انتشار شمسی : |
1402 |
|
سال انتشار میلادی : |
2020 |
|
نوع جلد : |
شومیز |
|
سری چاپ : |
7 |
|
: |
19 شهریور |
148,000 تومان
در صورت عدم موجودی و یا تغییر قیمت این محصول، قبل از ارسال با خریدار هماهنگ میگردد.
نحوه ارسال
بازه ارسال: بین ۷ تا ۱۰ “روز کاری”
دسته بندی های موضوعی ماه غمگین ماه سرخ
معرفی ماه غمگین ماه سرخ
به فروشگاه اینترنتی کتاب بوک از ما خوش آمدید! دنیایی از کتاب های متنوع و جذاب در انتظار شماست. شما میتوانید معرفی محصول مورد نظرتان رو در ادامه بخونید.
“رضا جولایی”، “میرزاده ی عشقی” را از یک خواب پریشان بیدار می کند. خوابی که همچون خوره به خیال شاعر افتاده و در این کابوس وهمناک دیده است که او هم مانند خیل عظیمی از روشنفکران آزادی خواه با داس مرگ درو می شود. حال “میرزاده ی عشقی” برای بقای جان شیرین، دست به کار شده و می خواهد از این مهلکه بگریزد. در بحبوحه ی این گریز با انسان هایی مواجه می شود که جای پای برخی از آنان در صفحه ی تاریخ هست و برخی دیگر را “رضا جولایی” برای تهییج داستان “ماه غمگین ماه سرخ” آفریده است. در جوار “میرزاده ی عشقی” زنی است که در سرای او به کار مشغول است و دیگر یک ارمنی خوش قلب با نام رضاخان. او همچنین با “ملک الشعرای بهار” نیز دیدار می کند و داستان “ماه غمگین ماه سرخ” با تمام فراز و نشیب هایش، قصه ای دلفریب از واپسین روزهای حیات او در اختیار خوانندگان می گذارد.
تحریرهایی موجز از کتاب ماه غمگین ماه سرخ
سرش را بیرون می آورد. وحشت کرده، دستی به صورت می کشد. نفس نفس می زند. به خود می گوید: من زنده ام، هنوز دیر نشده … به یاد جمله ای می افتد: مرگ است که به زمان ارزش می دهد. زمان را جدی بگیر. خوابت یک هشدار بود. الهام بود. بلند شو تا دیر نشده جل وپلاست را جمع کن، برو از این شهر داغ دم کرده ی خشک، برگرد به میان تپه های سبز موطنت. دیوانه ای؟ می خواستی چه بشوی؟ شهره ی آفاق؟ چه بکنی؟ می خواستی کمر سردارسپه را بشکنی؛ اگر هم بتوانی جانت را می گذاری بر سر این مهم، و بعد چه می شود؟ آب از آب تکان نمی خورد. می افتی در سیاه چال های نظمیه. جانت را با منقاش از تن بیرون می کشند. از دست هیچ کس کاری ساخته نیست. هیچ کس نمی تواند قدمی پیش بگذارد، نه وکلای اقلیت، نه روزنامه چی ها. سروصدایی بلند می شود و زود فروکش می کند. همه خسته شده اند. نوزاد نارس مشروطه سر زا رفت. مردم خسته شده اند و بی اعتنا و قلدرها عاشق جماعت بی اعتنا هستند…

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.