فارنهایت 451
Fahrenheit 451
نویسنده کتاب
ری بردبری
ناشر کتاب
انتشارات سبزان
مترجم کتاب
علی شیعه علی
ویژگی های فارنهایت 451
| کد کتاب : | 108 |
|
مترجم : |
علی شیعه علی |
|
شابک : |
978-6001170379 |
|
قطع : |
رقعی |
|
تعداد صفحه : |
192 |
|
سال انتشار شمسی : |
1402 |
|
سال انتشار میلادی : |
1953 |
|
نوع جلد : |
شومیز |
|
سری چاپ : |
10 |
|
: |
19 شهریور |
172,000 تومان
در صورت عدم موجودی و یا تغییر قیمت این محصول، قبل از ارسال با خریدار هماهنگ میگردد.
نحوه ارسال
بازه ارسال: بین ۷ تا ۱۰ “روز کاری”
دسته بندی های موضوعی فارنهایت 451
معرفی فارنهایت 451
به فروشگاه اینترنتی کتاب بوک از ما خوش آمدید! دنیایی از کتاب های متنوع و جذاب در انتظار شماست. شما میتوانید معرفی محصول مورد نظرتان رو در ادامه بخونید.
گای مونتاگ، شخصیت اصلی رمان فارنهایت 451، یک آتش نشان است؛ اما نه یک آتش نشان معمولی. شغل او سوزاندن کتاب هایی است که قدغن شده اند و منشأ اصلی اختلافات و بدبختی ها به حساب می آیند. با این حال، مونتاگ احساس خوشبختی نمی کند و دعوا و اختلاف، در زندگی مشترکش موج می زند. آیا کتاب هایی مخفی شده در خانه اش وجود دارند؟ یابنده ی مکانیکی سازمان آتش نشانی که مسلح به سمومی کشنده است و با چندین هلیکوپتر همراهی می شود، آماده ی ردیابی و دستگیری مخالفینی است که با حفظ و مطالعه ی کتاب ها، به جنگ با جامعه برخاسته اند.
رمان فارنهایت 451، رمان کلاسیک و پادآرمان شهری ری بردبری، در کنار آثاری همچون 1984 از جرج اورول و دنیای قشنگ نو از هاکسلی، به عنوان تشریحی پیش گویانه از برده داری رسانه ها، مواد مخدر و پیروی از الگو ها در تمدن غرب قرار می گیرد.
نثر قدرتمند و شعرگونه ی ری بردبری با بینشی خارق العاده از ظرفیت بالقوه ی فناوری ترکیب شده و رمانی خلق می کند که با گذشت دهه ها از اولین انتشارش، همچنان درخشش و قدرت خود در شوکه کردن مخاطب را حفظ کرده است.
تحریرهایی موجز از کتاب فارنهایت 451
Brilliant… Startling and ingenious.
درخشان… خیره کننده و مبتکرانه.
New York Times
A masterpiece… A glorious American classic.
شاهکار… یک اثر کلاسیک آمریکایی و باشکوه .
Boston Globe
The sheer lift and power of a truly original imagination exhilarates.
[در این کتاب]به اوج گیری و قدرت ذهنی بدیع و اصیل، زندگی بخشیده می شود.
Tomorrow
خلاصه های کوتاه از کتاب فارنهایت 451
از شعله افکن ستبر برنجی که در دست داشت و سرش مثل کله ی افعی می نمود، مایع محترقه و زهرآگینی درفضا پخش می شد. خون در رگ هایش به سرعت می دوید، کوبش نبض هایش از زیر پوست طنین می افکند. دستانش به مهارت سرپنجه استادی سرگشته که سمفونی آتش و داغ سوزنده را می نوازد، به حرکت در آمد تا آخرین شکوفه های فرهنگ و ادب را به غارت ستاند.
شما مثل دیگران نیستید، دیگران را من خوب می شناسم، از حالشان باخبرم، وقتی حرف می زنم شما برخلاف دیگران به من نگاه می کنید. دیشب وقتی که از ماه سخن گفتم شما سرتان را بالا کردید و به ماه چشم دوختید. دیگران هرگز چنین کاری را نخواهند کرد.
چشماتو با چیزای عجیب پر کن. طوری زندگی کن که انگار ده ثانیه دیگه قراره بمیری. دنیا رو ببین. جالب تر از هر رویاییه که تو کارخونه ها ساخته می شه. دنبال ضمانت نباش، دنبال وثیقه نباش، هیچ وقت همچین حیوونی نبوده. و اگر هم بوده از اونایی بوده که تمام روز رو بالای یه درخت لم می ده و تمام زندگیشو می خوابه. لعنتی. درختو تکون بده و این نماد تنبلی رو با سر بنداز زمین.

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.