زمرد نحس
The Hot Rock
نویسنده کتاب
دانلد ای وست لیک
ناشر کتاب
انتشارات نیلوفر
مترجم کتاب
محمد عباس آبادی
ویژگی های زمرد نحس
| کد کتاب : | 1751 |
|
مترجم : |
محمد عباس آبادی |
|
شابک : |
978-964-448-770-5 |
|
قطع : |
رقعی |
|
تعداد صفحه : |
280 |
|
سال انتشار شمسی : |
1397 |
|
سال انتشار میلادی : |
1970 |
|
نوع جلد : |
شومیز |
|
سری چاپ : |
1 |
|
: |
— |
نحوه ارسال
بازه ارسال: بین ۷ تا ۱۰ “روز کاری”
دسته بندی های موضوعی زمرد نحس
معرفی زمرد نحس
به فروشگاه اینترنتی کتاب بوک از ما خوش آمدید! دنیایی از کتاب های متنوع و جذاب در انتظار شماست. شما میتوانید معرفی محصول مورد نظرتان رو در ادامه بخونید.
تحریرهایی موجز از کتاب زمرد نحس
One of the classic crime novels of the twentieth century.
یکی از رمان های جنایی کلاسیک در قرن بیستم.
Amazon
It’s so filled with action and imagination.
آکنده از حادثه و تخیل.
The New York Times Book Review
With Westlake’s most durable character.
با ماندگارترین کاراکتر خلق شده توسط وست لیک.
Los Angeles Times
خلاصه های کوتاه از کتاب زمرد نحس
در شهر کوچکی در مرکز ایلینوی به دنیا آمده، در یتیم خانه بزرگ شده، در نیروی زمینی ایالات متحده در دوران عملیات انتظامی در کره خدمت کرده ولی از آن زمان به بعد در بازی دزد و پلیس طرف دزدها قرارگرفته، دو بار به جرم سرقت به زندان رفته، که دوره دوم حبسش صبح همان روز با آزادی مشروط به پایان رسیده بود. می دانست که دورتموندر بارها طی تحقیقات مربوط به سرقت بازداشت شده، ولی هیچ یک از آن بازداشت ها طولانی نبوده اند. می دانست که دورتموندر هیچ وقت به جرم دیگری بازداشت نشده، و اینکه به نظر نمی رسید حتی شایعاتی در خصوص قتل، ایجاد حریق عمدی، تجاوز یا آدم ربایی هایی که ممکن بود مرتکب شده باشد، وجود داشته باشد. و می دانست که دورتموندر در سال 1952 در سن دیگو با رقاصه یک کلوب شبانه به اسم هانی بان بازوم ازدواج کرده و در سال 1954 با یک طلاق توافقی از او جداشده است.
ظاهر خود شخص او چه چیزی بروز می داد؟ حالا در معرض آفتاب مستقیمی که از پنجره های مشرف به پارک به داخل می تابید نشسته بود، و ظاهرش بیش از هر چیز شبیه به کسی بود که دوران نقاهت را می گذراند. کمی رنگ پریده، کمی خسته، کمی چین وچروک دار، بدن لاغر، ظاهر نحیف و رنجور. معلوم بود که کت وشلوارش نو است و معلوم بود که ارزان قیمت ترین جنس را دارد. معلوم بود که کفش هایش کهنه اند ولی معلوم بود که وقتی نو بوده اند کمی قیمتشان بالا بوده است. لباس هایش نشان دهنده مردی بود که به زندگی کردن در رفاه عادت دارد ولی اخیرا اوضاعش خراب شده است. نگاه دورتموندر، در آن لحظه که با نگاه سرگرد تلاقی کرد، مات، هشیار و بی حالت بود. سرگرد با خودش فکر کرد از آن هایی است که دست خودش را رو نمی کند، از آن هایی که تصمیماتش را به آرامی می گیرد و بعد به آن ها عمل می کند.
و آیا به قولش هم عمل می کند؟ سرگرد با خودش فکر کرد می ارزد که شانسش را امتحان کند. گفت: «به آغوش جامعه خوش آمدی. آقای دورتموندر. تصور می کنم آزادی الآن حس دل چسبی داشته باشه.»

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.