زبان گل ها
The Language of Flowers
نویسنده کتاب
ونسا دیفن باخ
ناشر کتاب
انتشارات آموت
مترجم کتاب
فیروزه مهرزاد
ویژگی های زبان گل ها
| کد کتاب : | 1246 |
|
مترجم : |
فیروزه مهرزاد |
|
شابک : |
978-600-384-015-7 |
|
قطع : |
رقعی |
|
تعداد صفحه : |
400 |
|
سال انتشار شمسی : |
1403 |
|
سال انتشار میلادی : |
2011 |
|
نوع جلد : |
شومیز |
|
سری چاپ : |
10 |
|
: |
27 آبان |
299,000 تومان
در صورت عدم موجودی و یا تغییر قیمت این محصول، قبل از ارسال با خریدار هماهنگ میگردد.
نحوه ارسال
بازه ارسال: بین ۷ تا ۱۰ “روز کاری”
دسته بندی های موضوعی زبان گل ها
معرفی زبان گل ها
به فروشگاه اینترنتی کتاب بوک از ما خوش آمدید! دنیایی از کتاب های متنوع و جذاب در انتظار شماست. شما میتوانید معرفی محصول مورد نظرتان رو در ادامه بخونید.
هر کدام از گل ها، برای انتقال مفهوم عاشقانه ی مخصوصی به کار می روند: گل شونگ برای سرسپردگی، گل ستاره ای برای شکیبایی و رزهای قرمز برای عشق آتشین. اما این زبان لطیف در زندگی ویکتوریا جونز، بیشتر برای ابراز اندوه، بی اعتمادی و تنهایی کاربرد داشته است. او که کودکی اش را در پرورشگاه گذرانده، اکنون نمی تواند به کسی نزدیک شود و تنها راه ارتباطش با دنیای پیرامون، گل ها و مفاهیم آن ها است. ویکتوریا اکنون هجده ساله شده و باید پرورشگاه را ترک کند. اما او جایی برای رفتن ندارد و شب ها را در یک پارک به صبح می رساند؛ پارکی که ویکتوریا در آن، باغچه ای کوچک برای خود به وجود می آورد. خیلی زود، گل فروشی محلی استعداد او را کشف می کند و ویکتوریا می فهمد که قادر است با انتخاب گل برای افراد، به آن ها کمک کند. اما اتفاقی اسرارآمیز باعث می شود ویکتوریا به کمبود اصلی خود در زندگی بیندیشد. زمانی که او به اجبار با رازی دردناک از گذشته مواجه می شود، باید انتخاب کند که آیا فرصتی دوباره برای خوشبخت بودن، ارزش به خطر انداختن همه چیز را دارد یا خیر.
تحریرهایی موجز از کتاب زبان گل ها
Mesmerizing and moving.
مسحورکننده و تکان دهنده.
Goodreads
Enchanting… Diffenbaugh is the best new writer of the year.
بسیار جذاب… دیفن باخ، بهترین نویسنده ی جدید سال است.
Elle
Fascinating.
شگفت انگیز.
O Magazine
خلاصه های کوتاه از کتاب زبان گل ها
بخشش آشکاری در چشم هایش بود و عشق بدون سانسورش مرا وحشت زده کرد. همانند گرانت، دخترم سزاوار چیزی بیشتر از آنچه من می توانستم به او بدهم بود. می خواستم او به راحتی بخندد و بدون ترس عشق بورزد. ولی من نمی توانستم این ها را به او بدهم. نمی توانستم چیزی را که نداشتم به او بدهم. تنها مسئله قبل از آنکه تلخی من کمال او را لکه دار کند، زمان بود. من به هر کسی که می شناختم آسیب رسانده بودم ناامیدانه می خواستم او را از خطر دختر من بودن خفظ کنم.
در آن لحظه، یکی بودیم. هر کداممان به خاطر درک محدودمان از واقعیت، نابود شده بودیم.
رفتار تو یک انتخاب است، نه کسی که هستی.

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.