خالکوب آشویتس
The Tattooist of Auschwitz
نویسنده کتاب
هدر موریس
ناشر کتاب
انتشارات چترنگ
مترجم کتاب
فرشته شایان
ویژگی های خالکوب آشویتس
| کد کتاب : | 2143 |
|
مترجم : |
فرشته شایان |
|
شابک : |
978-6226220361 |
|
قطع : |
رقعی |
|
تعداد صفحه : |
280 |
|
سال انتشار شمسی : |
1402 |
|
سال انتشار میلادی : |
2018 |
|
نوع جلد : |
شومیز |
|
سری چاپ : |
8 |
|
: |
27 آبان |
200,000 تومان
در صورت عدم موجودی و یا تغییر قیمت این محصول، قبل از ارسال با خریدار هماهنگ میگردد.
نحوه ارسال
بازه ارسال: بین ۷ تا ۱۰ “روز کاری”
دسته بندی های موضوعی خالکوب آشویتس
معرفی خالکوب آشویتس
به فروشگاه اینترنتی کتاب بوک از ما خوش آمدید! دنیایی از کتاب های متنوع و جذاب در انتظار شماست. شما میتوانید معرفی محصول مورد نظرتان رو در ادامه بخونید.
تحریرهایی موجز از کتاب خالکوب آشویتس
A testament to the endurance of love and humanity under the darkest possible conditions.
گواهی بر ماندگاری عشق و انسانیت در تاریک ترین شرایط ممکن.
Barnes & Noble
A beautiful, illuminating tale of hope and courage.
داستانی زیبا و روشنگرانه درباره ی امید و شجاعت.
Goodreads
A gripping and unforgettable story.
داستانی گیرا و فراموش نشدنی.
Library Journal
خلاصه های کوتاه از کتاب خالکوب آشویتس
لالی سعی می کند سرش را بلند نکند. دستش را دراز می کند تا تکه کاغذی را که به او داده می شود، بگیرد. باید آن پنج شماره را روی ساعد دخترکی که کاغذ را در دست دارد خالکوبی کند. شماره دیگری هم آنجا هست، اما کمرنگ شده. سوزن را در ساعد چپ دخترک فرو می برد و یک 3 روی آن حک می کند و تلاش می کند این کار را با ملایمت انجام دهد. خون بیرون می زند، اما سوزن به قدر کافی فرو نرفته و لالی مجبور است دوباره آن عدد را خالکوبی کند. دخترک از دردی که به او وارد می شود و لالی می داند چقدر شدید است، خم به ابرو نمی آورد. لالی خون را پاک می کند و جوهر سبزرنگ را روی زخم می مالد.
لالی دارد خیلی لفتش می دهد. خالکوبی مردها به کنار، آسیب رساندن به تن دختران جوان هولناک است. لالی یک لحظه سرش را بلند می کند و نگاهی سریع می اندازد، مردی با کت سفیدرنگ را می بیند که آرام صف دختران را بالا می آید. مرد هر از گاهی می ایستد و صورت و اندام زن جوان وحشت زده ای را وارسی می کند. آخر سر هم به لالی می رسد. در حالی که لالی تا حد امکان دست دختر را با ملایمت نگه داشته است، مرد سفیدپوش صورت او را در دست می گیرد و با خشونت به این طرف و آن طرف می چرخاند. لالی به آن چشم های وحشت زده نگاه می کند. لب های دخترک تکانی می خورد و آماده حرف زدن می شود. لالی دست دخترک را محکم فشار می دهد تا جلویش را بگیرد. دخترک به او نگاه می کند و لالی بدون صدا و فقط با حرکت لب ها به او می گوید: «هیس». مرد سفیدپوش صورت دخترک را رها می کند و می رود.
لالی روز های گرم تابستان را با گیتا یا با فکر کردن به او سپری می کند. فشار کاری آن ها کاهش نیافته، برعکس بیشتر هم شده است؛ هر هفته هزاران یهودی اهل مجارستان به آشویتس و بیرکناو آورده می شوند. به همین سبب در اردوگاه های مردان و زنان، مدام آشوب و غائله برپاست. لالی متوجه علت این ناآرامی ها شده است. هر چه شماره ی روی ساعد افراد بالاتر باشد احترام دیگران به آن ها کمتر می شود. هر بار که انبوهی زندانی با ملیتی دیگر آنجا آورده می شوند، جنگ قلمرو در می گیرد.

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.