این اثر داستان زندگی و رشادت های شهید مدافع حرم سعید سیاح طاهری به روایت همسرش است. مولف با کمک هدیه غبیشی همسر شهید بزرگوار و برادر بزرگوارش ساسان سیاح طاهری، هم رزمانش، رضا صریحی، کاظم فرامرزی و… و فرزند ارشد او و خانمش، خاطرات و روایات مربوط به زندگی ایشان را جمع آوری و تدوین کرده است. بخش پایانی کتاب به تصاویری از دوران مختلف زندگی ایشان اختصاص دارد. راوی کتاب هدیه غبیشی است که به بیان خاطرات شهید بزرگوار می پردازد.
تحریرهایی موجز از کتاب به شرط عاشقی
آن روز تا نزدیک ظهر خریدمان طول کشید و بعد به منزلمان رفتیم. مادرم ناهار خورشت بامیه درست کرده بود و دور هم ناهار را خوردیم. بعد از ناهار، مادر سعید گفت: «فردا میام دنبالت تا پارچه هایی که برات خریدم را برش بدم.»
دو روز از خواستگاری می گذشت و زن برادرش آمد دنبالم و با هم به منزل مادر سعید رفتیم. مادرش اندازه هایم را گرفت و چادرها و پارچه های لباس خانه را برش داد. لباس عقدم را که پیله ای از جلو و پیله ای از عقب داشت اندازه زد و دوخت. خیلی زود دوخت لباس ها و چادرهایم تمام شد. در شوک بودم که چقدر به سرعت کارها دارد انجام می شود.
روز سوم مجددا به دنبالم آمدند و مرا برای صفای سر و صورت بردند! صبح روز چهارم بود که سعید با پدر و زن برادرش با ماشین پیکان به دنبالم آمدند تا به اتفاق پدرم برای عقد به محضری در ماهشهر کهنه برویم.

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.