اوژنی گرانده
Eugénie Grandet
نویسنده کتاب
اونوره دو بالزاک
ناشر کتاب
انتشارات ناهید
مترجم کتاب
عبدالله توکل
ویژگی های اوژنی گرانده
| کد کتاب : | 8420 |
|
مترجم : |
عبدالله توکل |
|
شابک : |
9789646205741 |
|
قطع : |
رقعی |
|
تعداد صفحه : |
272 |
|
سال انتشار شمسی : |
1403 |
|
سال انتشار میلادی : |
1833 |
|
نوع جلد : |
شومیز |
|
سری چاپ : |
16 |
|
: |
27 آبان |
220,000 تومان
در صورت عدم موجودی و یا تغییر قیمت این محصول، قبل از ارسال با خریدار هماهنگ میگردد.
نحوه ارسال
بازه ارسال: بین ۷ تا ۱۰ “روز کاری”
دسته بندی های موضوعی اوژنی گرانده
معرفی اوژنی گرانده
به فروشگاه اینترنتی کتاب بوک از ما خوش آمدید! دنیایی از کتاب های متنوع و جذاب در انتظار شماست. شما میتوانید معرفی محصول مورد نظرتان رو در ادامه بخونید.
تحریرهایی موجز از کتاب اوژنی گرانده
A poignant portrayal of private life and a vigorous fictional document of its age.
تصویری گزنده از زندگی خصوصی و یک گزارش داستانی پر تب و تاب از زمانه ی خود.
Goodreads
One of the most magnificent of Honoré de Balzac’s tales.
یکی از شکوهمندترین داستان های اونوره دو بالزاک.
Barnes & Noble
One of the finest works of Balzac.
یکی از بهترین آثار بالزاک.
Penguin
خلاصه های کوتاه از کتاب اوژنی گرانده
در بعضی از شهرهای درجه دو، خانه هایی هست که با دیدن آن ها، غم وجود آدم را می گیرد، درست مثل غمی که با دیدن صومعه های تاریک و دلگیر، بوته زارهای بی روح یا خرابه ها به دل آدم می نشیند. شاید بتوان در این خانه ها سکوت صومعه ها و خشکی بوته زارها را حس کرد و شاید هم در آن ها استخوان های مرده ها قرار داشته باشند. حیات و حرکت در چنین جاهایی چنان دچار سکون است که اگر غریبه ای ناگهان در آن جا با نگاه بی فروغ و سرد آدمی بی حرکت رو به رو نشود، آدمی که با شنیدن صدای پایی غیرعادی، با چهره ی راهب مانندش با دقت از پنجره به بیرون نگاه می کند، شاید فکر کند که آن خانه ها خالی هستند.
از مالکان تاکستان ها و زمین ها و چوب فروش ها گرفته تا بشکه سازها و مهمانخانه دارها و دریانوردها، همه دائم چشم شان به خورشید است. همین ها شب، از این که مبادا صبح روز بعد حرفی از یخ بندان بشنوند با ترس و لرز به رختخواب می روند، چرا که از باران و باد و خشکسالی می ترسند. دل شان می خواهد ابر و باران و گرمای خورشید، آن طوری باشد که دوست می دارند. هوای آسمان و منافع زمینی شان دائم با یکدیگر در حال جنگ اند. و هواسنج، قیافه های آن ها را آرام، غمگین یا شاد می کند. از این سر تا آن سر این خیابان که قبلا نامش «گراند روی سومور» بود، جمله ی «هوا طلایی است» از این خانه به آن خانه می رود، یا هر کس به همسایه اش می گوید: «از آسمان سکه های طلا می بارد»، چون نیک می داند که پرتو خورشید یا باران به موقع، چه به ارمغان می آورد.
عمارت های قدیمی شهر قدیمی سومور که زمانی محل زندگی اشراف آن ناحیه بود، در قسمت نوک این خیابان سر بالایی است. خانه ی غم انگیزی که حوادث این داستان در آن رخ می دهد، یکی از همین عمارت ها و از بقایای قابل احترام قرنی است که ویژگی مردم آن سادگی بود، همان سادگی ای که اینک فرانسوی ها با رفتار و رسوم شان هر روز بیش از پیش آن را از دست می دهند. پس از عبور از پیچ و خم این خیابان خوش منظره که ناهمواری هایش، بی اختیار خاطره هایی را بیدار و بدل به رویاهای شیرین می کند، عقب رفتگی تاریکی را می بینید که وسط آن، «در خانه ی آقای گرانده» پنهان شده است.

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.