کتاب انه اید، مجموعه ای از اشعار حماسی نوشته ی ویرژیل است که در سده ی یکم پیش از میلاد مسیح به رشته ی تحریر درآمد.
این کتاب را پاسخِ تمدن روم به حماسه های هومر یعنی دو کتاب ایلیاد و ادیسه در نظر گرفته اند. اشعار ویرژیل، نوای پیروزی های فرهنگ روم را سر می دهد و و تراژدی تروا را به مسیری به سوی بنیان گذاری روم توسط نوادگان آخرین قهرمان تروایی، آنئاس، تبدیل می کند. آنئاس که به همراه چند نفر دیگر در حال فرار از ویرانه های شهر است، با ماجراجویی های عجیب و جذابی رو به رو می شود: رابطه ای عاشقانه و پرشور با ملکه ی کارتاژ؛ سفری به دنیای زیرین برای ملاقات با پدرش و نبردی مرگبار با پادشاهی قدرتمند به نام تورنوس. هر ماجراجویی، رشادت، اخلاقیات و انسانیت آنئاس را به ورطه ی آزمایش می کشد و نشان می دهد که او، لیاقت این را دارد که جدِ یکی از بزرگترین امپراطوری های تاریخ باشد.
این کتاب را پاسخِ تمدن روم به حماسه های هومر یعنی دو کتاب ایلیاد و ادیسه در نظر گرفته اند. اشعار ویرژیل، نوای پیروزی های فرهنگ روم را سر می دهد و و تراژدی تروا را به مسیری به سوی بنیان گذاری روم توسط نوادگان آخرین قهرمان تروایی، آنئاس، تبدیل می کند. آنئاس که به همراه چند نفر دیگر در حال فرار از ویرانه های شهر است، با ماجراجویی های عجیب و جذابی رو به رو می شود: رابطه ای عاشقانه و پرشور با ملکه ی کارتاژ؛ سفری به دنیای زیرین برای ملاقات با پدرش و نبردی مرگبار با پادشاهی قدرتمند به نام تورنوس. هر ماجراجویی، رشادت، اخلاقیات و انسانیت آنئاس را به ورطه ی آزمایش می کشد و نشان می دهد که او، لیاقت این را دارد که جدِ یکی از بزرگترین امپراطوری های تاریخ باشد.
تحریرهایی موجز از کتاب انه اید
One of Western literature’s indisputable masterpieces.
یکی از شاهکارهای بی چون و چرای ادبیات غرب.
Barnes & Noble
A fun legend.
افسانه ای سرگرم کننده.
Goodreads
One of the greatest poems in the Latin language.
یکی از برترین شعرها در زبان لاتین.
Ancient Literature
خلاصه های کوتاه از کتاب انه اید
با این همه، ژوپیتر که بی هواداری از کسی، باریک، سرنوشت را می نگرد، خیره، چشم بر پاره ای بس خرد از زمین دوخته است که کشتی شکستگان می کوشند بر آن توش و توانی نو بیابند.
فردا پگاهان، انه همراه با آشات بر خود بایسته می شمارد که آن سرزمین را بکاود و بررسد. زنی شگارگر و جوان که به شیوه ای شگفت زیباست و گیسوانش را در باد آشته است و کمانی بر دوش افکنده است، او را آگاه می سازد که آنان در نزدیکی شهری نوبنیادند.
آنگاه که تورنوس از ارگ لورانتیان درفش پیکار برافراشت، و آوای شیپورها طنین درافکند؛ آنگاه که او بر اسبان تیزپوش تازیانه نواخت؛ و جنگ افزارهایشان را شتابان برگرفت، جان ها بی درنگ برآشفتند.

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.