کتاب اعترافات، اثری نوشته ی ژان ژاک روسو است که در سال 1782 به رشته ی تحریر در آمد.
روسو در این کتاب بسیار شناخته شده و تأثیرگذار، داستان زندگی خود را روایت می کند: از تجارب سازنده ی خود در دوران کودکی در ژِنو گرفته، تا دستیابی به شهرتی جهانی به عنوان فیلسوف و رمان نویس در پاریس و ماجرای تبعید و دورافتادگی اش از جهان تمدن های مدرن. روسو در تلاش برای توضیح این که چه کسی بود و چگونه به فردی مورد تحسین و همچنین مورد آزار و اذیت تبدیل شد، با بینشی منحصر به فرد به تحلیل رابطه ی میان یک «خویشتنِ درونیِ» گریزان اما حیاتی، با هویت ها و نقاب های اجتماعیِ اجتناب ناپذیر می پردازد. علاوه بر این ها، کتاب اعترافات به گونه ای تلاش روسو با بهره گیری از تمامی ابزارهای زبان است برای انتقال مفهومی که در کلام نمی گنجد: کیفیتِ منحصر به فرد و شخصیِ هستیِ هر فرد.
روسو در این کتاب بسیار شناخته شده و تأثیرگذار، داستان زندگی خود را روایت می کند: از تجارب سازنده ی خود در دوران کودکی در ژِنو گرفته، تا دستیابی به شهرتی جهانی به عنوان فیلسوف و رمان نویس در پاریس و ماجرای تبعید و دورافتادگی اش از جهان تمدن های مدرن. روسو در تلاش برای توضیح این که چه کسی بود و چگونه به فردی مورد تحسین و همچنین مورد آزار و اذیت تبدیل شد، با بینشی منحصر به فرد به تحلیل رابطه ی میان یک «خویشتنِ درونیِ» گریزان اما حیاتی، با هویت ها و نقاب های اجتماعیِ اجتناب ناپذیر می پردازد. علاوه بر این ها، کتاب اعترافات به گونه ای تلاش روسو با بهره گیری از تمامی ابزارهای زبان است برای انتقال مفهومی که در کلام نمی گنجد: کیفیتِ منحصر به فرد و شخصیِ هستیِ هر فرد.
تحریرهایی موجز از کتاب اعترافات
One of the first major autobiographies.
یکی از اولین خودزندگی نامه های برجسته.
Barnes & Noble
An astonishing work of acute psychological insight.
اثری حیرت انگیز از بینش های روانشناسانه ی دقیق.
Penguin Random House
A work by the most original, profound, and creative writer of the eighteenth century.
اثری نوشته ی بدیع ترین، عمیق ترین و خلاق ترین نویسنده ی قرن هجدهم.
Amazon
خلاصه های کوتاه از کتاب اعترافات
از حرف زدن های اضافی است که بدبختی ها و خطرها پیش می آید.
انسان، آزاد زاده می شود و همه جا در بند است.
تنها من قلب خود را احساس می کنم و آدمیان را می شناسم. سرشت من به هیچ یک از کسانی که دیده ام، نمی ماند و به خود اجازه می دهم که بپندارم در آفرینش با هیچ یک از دیگر آدمیان نیز همانندی ندارم. اگر از آنان برتر نیستم، دست کم با آنان تفاوت دارم. خوب یا بد بودن کار طبیعت در شکستن قالبی که گل مرا در آن سرشته، امری است که تنها پس از خواندن نوشت ی من می توان درباره اش داوری کرد.

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.