کتاب ابله، رمانی نوشته ی فئودور داستایفسکی است که نخستین بار در سال 1869 منتشر شد و یکی از بهترین شخصیت های داستان های این نویسنده—شاهزاده میشکین—را به مخاطبین خود معرفی کرد.
شاهزاده میشکین پس از اقامتی بلندمدت در آسایشگاهی در سوییس به روسیه بازمی گردد. او که به خاطر بخشندگی و معصومیت خود در چشم جامعه به عنوان یک ابله تحقیر می شود، خود را در دوراهی انتخاب میان زنی ثروتمند و دختری زیبا و پاکدامن می یابد، در حالی که هر دوی آن ها امید دارند که میشکین را از آن خود کنند. اما شوربختانه به نظر می رسد که خوبی و صداقت میشکین برای هر کسی که با او ملاقات می کند، بدبختی و فاجعه به همراه می آورد. رمان ابله، یکی از شناخته شده ترین و تأثیرگذارترین آثار داستایفسکی است و به عنوان شاهکاری فراموش نشدنی در میان برترین آثار ادبی جهان، جاودان شده است.
شاهزاده میشکین پس از اقامتی بلندمدت در آسایشگاهی در سوییس به روسیه بازمی گردد. او که به خاطر بخشندگی و معصومیت خود در چشم جامعه به عنوان یک ابله تحقیر می شود، خود را در دوراهی انتخاب میان زنی ثروتمند و دختری زیبا و پاکدامن می یابد، در حالی که هر دوی آن ها امید دارند که میشکین را از آن خود کنند. اما شوربختانه به نظر می رسد که خوبی و صداقت میشکین برای هر کسی که با او ملاقات می کند، بدبختی و فاجعه به همراه می آورد. رمان ابله، یکی از شناخته شده ترین و تأثیرگذارترین آثار داستایفسکی است و به عنوان شاهکاری فراموش نشدنی در میان برترین آثار ادبی جهان، جاودان شده است.
تحریرهایی موجز از کتاب ابله
Written by one of the greatest literary minds the world has ever known.
نگاشته شده توسط یکی از بزرگترین ذهن های ادبی که جهان تا به حال شناخته است.
Barnes & Noble
An important masterpiece.
شاهکاری بااهمیت.
Guardian
With a final scene that is one of the most powerful in all of world literature.
با صحنه ی آخری که یکی از قدرتمندترین ها در تمام دنیای ادبیات است.
Penguin Random House
خلاصه های کوتاه از کتاب ابله
در مرحله ی اول باید نسبت به دیگران مودب و روراست باشم، کسی بیش از این از من انتظار ندارد. شاید اینجا همه فکر کنند که بچه هستم خوب، بگذار خیال کنند، نمی دانم به چه علت همه فکر می کنند آدم ابلهی هستم. البته در آن زمان مدتی سخت بیمار بودم و شباهت زیادی به آدم های ابله داشتم، اما حالا هم ابله هستم؟ وقتی خودم می فهمم که مردم مرا ابله می پندارند، پس شعور دارم و دیوانه نیستم.
«ببینم، یعنی او را پیش از این واقعه دوست داشتید؟» «در ابتدا دوستش داشتم. بعد دیدم کافی ست… بعضی زن ها فقط برای این خوب اند که معشوقه ی آدم باشند. همین.
اطمینان داشته باشید که خوشبختی کریستف کلمب زمانی نبود که آمریکا را کشف کرد، بلکه او زمانی خوشبخت بود که می کوشید آن را کشف کند.

دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.